loading...
موسيقي سنتي
ميلاد آقاجاني بازدید : 210 شنبه 09 دی 1391 نظرات (1)

 استاد علی اصغر بهاری به سال 1284 در ناحيه بازار عباس آباد تهران متولدشد . پدرش محمد تقي خان ،( آن زمان هنوز فاميل رسم نبود ) وي را تحت تعليم مستقيم خود قرار داد و به او طرز نواختن كمانچه را آموخت ولي پس از سه سال به وي گفت : از اين به بعد بايد به نواختن كمانچه دايي هايت گوش فرا دهي و طرز نواختن آنها را بياموزي .

علي اصغر سه دايي داشت به نامهاي : اكبر ، رضا و حسن كه هر سه از نوازندگان خوب و بنام كمانچه بودند و در اركستر بزرگ بيست و چهار نفري كه آقا ناظم ، پدر مرتضي خان محجوبي ترتيب داده بود شركت مي كردند .

ساير اعضاي اين اركستر . نوازندگان و خوانندگاني نظير : درويش خان ، حسين خان اسماعيل زاده ، طاهرزاده ، اقبال السلطان و غيره بودند واين نشانگر آنست كه همكاري كردن در يك اركستر با اساتيد موسيقي وقت حتما مهارت و تبحر مي خواست .

علي اصغر بهاري، از دايي هاي خود چيزهايي را كه بايد بياموزد آموخت تا اينكه در هجده سالگي همراه با اركستر ابراهيم خان منصوري در كنسرتي كه در يك سالن بر پا شده بود شركت مي كند و از همين جا آوازه شهرت بهاري به گوش موسيقي دانان مي رسد و او را بنام نوازنده خوب و آگاه به نواختن گوشه هايي ايراني مي پذيرند .بهاري پس از چندي در مشهد كلاس موسيقي جهت تعليم مي گشايد و يك سال هم با حبيب سماعي استاد سنتور كار مي كند و شاگرد تعليم مي دهند و بعدا به تهران مي آيد و توسط استاد روح الله خالقي به مدرسه موسيقي جهت تعليم دعوت مي شود و در هنرستان شروع به همكاري مي نمايد .وي با همكاري با مركز حففظ و اشاعه موسيقي ايران ، شاگردان خوبي را تربيت كرد كه هر كدام هم اكنون يكي از بهترين كمانچه كش هاي كشور مي باشند . اصغر بهاري مردي است صادق و خوشرو و بي تكبر و خلاصه استاد و هنرمندي است از هر جهت والامقام و براي آموختن به شاگردان خود از هيچ كوشش و از خود گذشتگي دريغ نمي كند .

در سال 1332 به راديو دعوت مي شود و در اركستر هاي مختلف كه استاداني نظير : صبا ، عبادي ، حسين تهراني و غيره شركت داشتند ، همكاري مي كند . علي اصغر بهاري ، مدتي نيز در دانشگاه تهران به تعليم هنر آموزان مي پردازد و اولين هنرمندي است كه در تلويزيون تكنوازي كرد و مدت هشت بار به دعوت دولتهاي فرانسه ، بلژيك و آلمان جهت اشاعه و شناساندن موسيقي ملي و اين ساز اصيل ايراني ، به آن ممالك مسافرت كرد . علي اصغر بهاري ، يكي از اساتيد و بهترين كمانچه كش هاي ادوار موسيقي سنتي و نوين ايران مي باشد .

 استاد بهاری و ساز کمانچه

برخی از سازهای قديمی و سنتی موسيقی ايران، در يکصد سال گذشته از رواج و رونق افتاده و يکی دو تا از آنها حتی متروک مانده اند. نفوذ و تأثير فرهنگ مغرب زمين در ايران اگرچه سبب آگاهی های ارزشمند جامعه از دانش و هنر امروز شده است ولی به هر حال در بعضی موارد به سود سنت های فرهنگی و هنری ما عمل نکرده است.ورود بسياری از سازهای اروپايی که از امکانات فنی گسترده ای برخوردارند در آغاز، برخی از سازهای سنتی مارا در سايه قرار داد.

فلوت جای نی را گرفت، قره نی و ترومپت به جای سرنا و کرنا نشست و ويولن جانشين کمانچه شد. بديهی است که امکانات فنی و توانايی های صوتی فلوت و ترومپت و ويولن بسيار بيشتر از نی و سرنا و کمانچه بود و جاذبه های بسيار در ميان هنرجويان و علاقمندان به موسيقی به وجود می آورد.ولی اين نکته از نظرها پنهان مانده بود که ويژگی های موسيقی سنتی ما با همان خصوصيات صوتی سازهای خودمان سازگارتر است. دست کم بايد انديشيده می شد که اگر ويولن و فلوت نيز فی المثل توانايی انطباق با نيازمنديهای موسيقی ملی را دارند، نبايد ولی جای سازهای سنتی چون نی و کمانچه را تنگ کنند.

به هر تقدير چنين شد و در اين ميان کمانچه بيش از سازهای ديگر مورد بی مهری قرار گرفت. با ورود ويولن، تقريباً تمامی کمانچه کشان به اين ساز پرجاذبه تازه وارد، روی آوردند و کامنچه را به کناری نهادند، بی آنکه ويولن را نيز آنگونه که بايد به کار گيرند. همان شيوه قديمی کمانچه کشی را روی ويولن پياده کردند. تنها تفاوت آن بود که کمانچه را عمودی بر زمين تکيه می دادند و ويولن را افقی، زير چانه می گذاشتند!نامگذاری ناصرالدين شاه بر روی ويولن، که آن را "کمانچه فرنگی" ناميده، چندان دور از واقعيت زمانه نبوده است! اين وضعيت البته دوام نياورد. با ظهور "ابولحسن صبا" در جامعه موسيقی ايران، ويولن، شيوه نواختن ويژه خود را پيدا کرد. يعنی در واقع "ويولن با هويت ايرانی" به دنيا آمد. کمانچه نيز نوازنده برجسته ای چون "علی اصغر بهاری" پيدا کرد که اگرچه او نيز زمان کوتاهی به ويولن روی آورد، ولی به زودی آن را به کناری نهاد و سال های دراز، تا پايان عمر، به شيوه مرسوم سنتی کمان را بر کمانچه کشيد، شاگردان بسيار پرورش داد و از نو بر رونق و رواج کمانچه افزود. بهاری اگر زنده مانده بود، هم اينک صد ساله می بود ولی او ده سال پيش چشم از جهان فروبست.

استاد بهاری  به گفته خودش، در هجده سالگی ديگر به مرز مهارت رسيده بود و می توانست در محافل و کنسرت ها، هنرنمايی کند.همانگونه که پيشتر اشاره کرديم، علی اصغر جوان نيز مجذوب ساز تازه وارد ويولن شد و بيست و پنج ساله بود که نواختن آن را نيز فرا گرفت.علی اصغر بهاری از سال ۱۳۳۲، از سوی "جواد معروفی" که برنامه های موسيقی راديو را زير نظر داشت به همکاری با اين سازمان دعوت شد .

بهاری که می ديد روز به روز بر شمار نوازندگان ويولن افزوده می شود و حدود سی چهل سال می شود که کمانچه متروک افتاده است، انديشيد که بهتر است به جای ويولن، به تيمار کمانچه سنتی بپردازد. معروفی نيز اين انديشه را پسنديد و نوای زيبای کمانچه بهاری، برای نخستين بار از راديو پخش شد.

از آن پس بهاری نيز چون هنرمندان برجسته ديگر، ابولحسن صبا و مرتضی محجوبی و حسن کسايی و احمد عبادی و رضا ورزنده، از تکنوازان ثابت قدم راديو به شمار آمد.بهاری خود در مورد نخستين برنامه تکنوازی خود در راديو و بازتاب آن گفته است: "همان روز اول که من کمانچه زدم، ناگهان برنامه شهرت فوق العاده ای پيدا کرد. حتی خود من تصور آن را نمی کردم که اين ساز فراموش شده، آنقدر طالب داشته باشد. از همه جا به سراغ من آمدند. موسيقی دان هايی هم که قبلاً مرا نمی شناختند، با من آشنا شدند و مرا به ادامه کار با کمانچه تشويق کردند... ."

کمانچه، در همه جا

چندی بعد، "روح الله خالقی" رئيس هنرستان عالی موسيقی، از علی اصغر بهاری خواست که کلاسی برای کمانچه را در هنرستان اداره کند و از آن گذشته با ارکستر سازهای ملی به همکاری بپردازد.برخی از شاگردان پيشرفته ويولن، به توصيه خالقی، در کلاس کمانچه بهاری به شاگردی نشستند و بعدها خود به نواختن کمانچه در ارکسترها پرداختند.رفته رفته شهرت بهاری فراگيرتر شد و بيشتر مراکز آموزشی موسيقی برای کمانچه او نيز کلاسی بنياد کردند از جمله می توان از مرکز حفظ و اشاعه موسيقی وابسته به سازمان راديو تلويزيون ايران و بخش موسيقی دانشکده هنرهای زيبا، در دانشگاه تهران ياد کرد. در مرکز حفظ و اشاعه بهاری، علاوه بر تدريس، رديف کمانچه را نيز به تمامی نواخته و به ضبط درآورده است. علی اصغر بهاری در سال های پيش از انقلاب، به دعوت مراجع فرهنگی بين المللی سفرهای متعددی به کشورهای آسيايی و اروپايی داشته است. او در اين سفرها علاوه بر شرکت در کنسرت های موسيقی ملی، نواخته های خود را به بنگاه های ضبط صفحه سپرده است . برخی از صفحات موسيقی سنتی ايران که از سوی يونسکو ، انتشار يافته ، نواخته های کمانچه بهاری را نيز در خود دارد.

حضور علی اصغر بهاری در جامعه موسيقی ايران گذشته از جاذبه هايی که در اجرای موسيقی سنتی پديد آورده ، تاثيری دراز مدت و مستمر نيز در جامعه بر جای نهاده است : از نو سربرآوردن کمانچه و رواج و رونق آن در ايران پس از انقلاب . اينک کمتر گروه سنتی موسيقی را می توان يافت که کمانچه در آن نباشد . اين بار البته رغبت غميادانه به کمانچه ، می توانست سرنوشت پيشين کمانچه را برای ويولن رقم بزند . ولی خوشبختانه ، پايداری و شکيبايی ويولن نوازان برجسته ايرانی ، با همه راهبندان هايی که پيش روی خود دارند ، اين ساز را همچنان سرپا نگاه داشته است .

ميلاد آقاجاني بازدید : 1536 دوشنبه 14 فروردین 1391 نظرات (1)
نت موسیقی از ترانه ها و آهنگهای ماندگار (1)

حجم فایل: 5.5MB

فرمت نتها: PDF

پسورد فایل ها: www.noteahang.ir

دانلود نتها

http://www.4shared.com/file/69847218...28/part_1.html


لیست نتهای موجود در این فایل:

- افسرده دل
- عاشق ساز
- اشك و آه
- بهار دلكش رسيد
- به كنارم بنشين
- بگريم
- بخواهي نخواهي
- بشنو اين نغمه
- بي قرار
- بوسه جام
- بت ساز
- چنگ رودكي
- چشم مست
- داغ لاله
- دلدار عاشق
- دلپسند
- امشب
- عشق مستانه


نت موسیقی از ترانه ها و آهنگهای ماندگار (2)

حجم فایل: 5MB

فرمت نتها: PDF

پسورد فایل ها: www.noteahang.ir


دانلود نتها


http://www.4shared.com/file/69847476...1b/part_2.html

لیست نتهای موجود در این فایل:

- اي ايران
- فروردين
- فرياد عاشق
- قهر عشق
- قيمت سرو
- گفتم گفتا
- گل بي وفا
- گل من كجايي
- گل اميد
- گل پژمرده
- گناهكار
- جمال محمد
- جمال يار
- كي رفتي از نظرم
- خواب و خيال م
- خواب و خيال ر
- خوشترين شب
- لاله خونين

____________________________________________




نت موسیقی از ترانه ها و آهنگهای ماندگار (3)

حجم فایل: 5.4MB

فرمت نتها: PDF

پسورد فایل ها: www.noteahang.ir


دانلود نتها

http://www.4shared.com/file/69848334...e0/part_3.html


لیست نتهای موجود در این فایل:

- ما را بس
- من از روز عزل
- من بيدل
- مريم جان
- مستانه
- مستي عاشقان
- مشكل پسند
- ناپيدا
- نغمه عشق
- نغمه فروردين
- نقش تو
- ناله دل
- ناله ني
- ناوك مژگان
- نازنين من
- نيمه شب
- اميد زندگي
- پريشان

____________________________________________

نت موسیقی از ترانه ها و آهنگهای ماندگار (4)

حجم فایل: 5.3MB

فرمت نتها: PDF

پسورد فایل ها: www.noteahang.ir


دانلود نتها

http://www.4shared.com/file/69848528...38/part_4.html


لیست نتهای موجود در این فایل:

- پايان
- پيمان شكن
- پيمانه
- رفتي و رفتم
- (رشگ) رقص بهار
- رباعيات خيام
- روي زيبا
- روياي شاعر
- صفاي صحرا
- ساقي
- شب مهتاب
- شب سعدي
- تاج رسالت
- تنه يار
- وادي وصال
- يار رميده
- زاري هجر
- زلف سر كج

************

منبع: http://www.noteahang.com/forum/showthread.php?t=50

ميلاد آقاجاني بازدید : 4654 دوشنبه 14 فروردین 1391 نظرات (0)
یران ای سرای امید

ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین ره پر خون
خورشیدی خجسته رسید
اگر چه دلها پر خون است
شکوه شادی افزون است
سپیده ما گلگون است ِ وای گلگون است
که دست دشمن در خون است
ای ایران غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد
راه ما راه حق راه بهروزی است
اتحاد اتحاد رمز پیروزی است
صلح و آزادی جاودانه در همه جهان خوش باد یادگار خون عاشقان،
ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته باد

شاعر : سایه
خواننده : استاد محمدرضا شجریان
آلبوم : سپیده
آهنگ : تصنیف ایران ای سرای امید
آهنگساز : استاد محمدرضا لطفی
نی : عبدالنقی افشارنیا
سنتور : پشنگ کامکار
تار : یدالله طلوعی
عود : اسمائیل صدقی آسا
رباب : بیژن کامکار
تار باس : مجید درخشانی
کمانچه : هادی منتظری
تنبک : ارژنگ کامکار
دستگاه : ماهور

تصنیف سپیده

نت تصنیف سپیده برای تار و سه تار:

دانلود نت


منبع:انجمن تار و سه تار

ميلاد آقاجاني بازدید : 1510 دوشنبه 14 فروردین 1391 نظرات (0)

سلام دوستان امروز نت آهنگ ذلیل و بیچاره رو می زارم که از آثار استاد پرویز ایرانپور هست و مرحوم بسطامی هم به همراه تار استاد ساکت این کار رو اجرا کردن


دانلود نت

دانلود آهنگ با صدای شادروان بسطامی


منبع:انجمن تار و سه تار

ميلاد آقاجاني بازدید : 593 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)

 

سین علیزاده سال ۱۳۳۰ در منطقه سید نصر الدین بازار تهران متولد شد. دوره*های آموزش موسیقی را د رهنرستان موسیقی تهران زیر نظر استادانی چون هوشنگ ظریف و حسین دهلوی طی کرد
و پس از راه یابی به رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران از محضر دیگرانی چون حبیب*الله صالحی،محمود کریمی، علی اکبر شهنازی،داریوش صفوت، نورعلی خان برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله خان دوامی نکته های نوازندگی تار و سه تار و ردیف موسیقی سنتی ایران در سطوح عالی را فرا گرفت.

علیزاده از سال*های ابتدایی دهه پنجاه به تدریس درکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت و همزمان شکل دهی گروه مرکز حفظ واشاعه و شیدا و عارف و گروه سازهای ملی و حضور در برنامه*های موسیقی جشن و هنر شیراز را دنبال کرد که حاصل آن تدوین و اجرای دستگاه ماهور توسط گروه مرکز حفظ و اشاعه (جشن هنر شیراز۱۳۵۴) و کنسرت نوا با خوانندگی پریسا (فاطمه واعظی) در سال ۱۳۵۵ همین جشن بود.

در این سالها علیزاده با ساخت و اجرای قطعاتی چون سواران دشت امید و حصار فرمی تازه را به موسیقی ایرانی اضافه کرد که نبوغ وی دراین زمینه را نشان داد.
ساخت کنسرتوی نی و ارکستر با عنوان نینوا در سالهای ابتدایی دهه شصت نام علیزاده را بیش از گذشته بر زبان ها جاری ساخت. این قطعه که با نی جمشیدعندلیبی به عنوان تکنواز نی اجرا شد، از جمله شاخص ترین قطعات تاریخ موسیقی ایران به شمار می رود که علیزاده آن را با الهام از تحولات سالهای ابتدایی دهه شصت تصنیف کرد.

پس از تعطیلی و توقف موسسه چاووش، علیزاده برای ادامه تحصیل موسیقی به دانشگاه آزاد برلین رفت و در سال*های میانی دهه شصت به ایران بازگشت و گروه شیدا و عارف را بازسازی کرد که حاصل آن کنسرت شور انگیز با صدای شهرام ناظری ، صدیف تعریف و بیژن کامکار در تالار وحدت بود. این کنسرت بعدها با صدای شهرام ناظری در آلبومی به همین نام انتشار عمومی یافت.

پس از آن علیزاده به تجربه در ساخت انواع موسیقی پرداخت که در زمینه موسیقی ایرانی در قالب تکنوازی می توان به آثاری چون ترکمن، پایکوبی، همایون(با سه تار) و ماهور، هجرانی، همنوایی، نوا (تار) در زمینه گروه نوازی آلبوم های راز ونیاز (با صدای علیرضا افتخاری) صبحگاهی (با صدای محسن کرامتی) و آثاری به صورت گروه نوازی (آوای مهر،راز نو، به تماشای آبهای سپید، نی نوا، عصیان و واریاسیون کردی) اشاره کرد.

علیزاده در زمینه موسیقی فیلم هم تجربه*های موفقی داشت که از جمله آنها می*توان به موسیقی فیلم*های چوپانان کویر (حسین محجوب)، دل شدگان (علی حاتمی)، گبه (محسن مخملباف)، عشق طاهر (محمد علی نجفی)، ایران سرای من است (پرویز کیمیاوی)، زمانی برای مستی اسب*ها (بهمن قبادی)، ابر و *آفتاب (محمود کلاری)، میراث کهن (سید محمد میر سلطانی)، زشت و زیبا (احمد رضا معتمدی)، لاک پشت*ها هم پرواز می*کنند (بهمن قبادی)، نیومانگ (بهمن قبادی) و موسیقی متن سریال تلویزیونی زیر تیغ اشاره کرد.
کنسرت تصویری نوا حسین علیزاده

کنسرتصویری فریاد استاد شجریان
کنسرت بی تو به سر نمی شود

فول آلبوم حسین علیزاده

پرنده ها حسین علیزاده

سرود گل حسین علیزاده

وی همچنین درزمینه انتشار کتاب و آلبوم*های آموزشی تجربه*های موفقی داشت که انتشار ده قطعه برای تار (در ۴ جلد) ردیف میرزا عبدالله (اجرا باتار و سه تار)، دستور تار و سه تار دوره متوسطه تا پیشرفته (کتاب ونوار) بوسه*های باران (مجموعه تصانیف) و پارتیتور قطعه نوا از جمله کارهای وی در این زمینه است.

حسین علیزاده از سال*های پایانی دهه ۷۰ همکاری خود را با محمد رضا شجریان وکیهان کلهر و همایون شجریان آغاز کرد که حاصل آن اجرای کنسرت*های مختلف در اروپا وامرکا و کنسرت همنوا بابم در تهران (تالار کشور) بود. حاصل همکاری شجریان و علیزاده آلبوم*های فریاد، همنوا بابم، داد و بیداد، زمستان و نوا بود

علیزاده در سال ۸۳ با ژیوان گاسپاریان همکاری مشترکی داشت که حاصل آن کنسرتی در کاخ نیاوران بود که بعدها این کنسرت در قالب آلبومی به نام به تماشای آبهای سپید انتشار عمومی یافت و تا مرحله نهایی جایزه گرمی برای بخش موسیقی جهانی پیش رفت. حسین علیزاده در کمک به ساخت سازهای تازه تجریه*های موفقی داشت که از آن میان می*توان به ابداع سازهای سلانه و شور انگیز اشاره کرد که هم اینک نیز در کنسرت*هایش از آن بهره می*گیرد. همچنانکه در معرفی سازندگان سازها نیز پیشگام بود و درکنسرت*های خود از سازندگان سازهایی که خود با آنها تکنوازی می کرد در بروشور کنسرت یاد کرده است.

سال گذشته علیزاده گروهی به نام ضربانگ را شکل داد که حاصل آن اجرا در چند کشور اروپایی بود.

علیزاده که سالها قبل در فکر تجریه*های تازه در زمینه موسیقی آوازی بود، با شکل دهی گروهی به نام هم آوایان این تجربه را توسعه داد که آخرین اجرای این گروه در تابستان امسال از گسترش ایده**های تازه وی دراین زمینه خبر می*دهد

ميلاد آقاجاني بازدید : 487 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)
کلنل علینقی وزیری (۱۲۶۶ - ۱۸ شهریور ۱۳۵۸) موسیقی*دان و آموزگار موسیقی و از پیشگامان آهنگ*سازی برای اجرای ارکستری موسیقی ایرانی بود.

زندگی:


علینقی وزیری یکی از فرزندان بی*بی*خانم استرآبادی، نویسنده، بنیان*گذار اولین دبستان دخترانه و یکی از نخستین پیشگامان حقوق زنان ایران بود. از دیگر خواهر و برادران علینقی می*توان حسنعلی وزیری، مولود وزیری، خدیجه افضل وزیری، علیرضا وزیری را نام برد. پدرش موسی وزیری افسر قزاقخانه بود. از ۱۴ سالگی با موسیقی آشنا شد. نزد دایی دکترش حسینعلی خان مقدمات نواختن تار را آموخت. در میان افسران دسته موزیک از سلیمان خان ارمنی موزیک نظام درس گرفت و با مطیع الدوله حجازی دوستش -که مشق ویولن می*کرد- شاگرد کشیشی شدند که معلم مدرسه سن لویی بود و به آنان موسیقی علمی مغرب زمین و ارگ می*آموخت. وی در تمرین تار آنقدر افراط می*کرد که به قول مادرش شام و ناهار نداشت. خود را در صندوقخانه منزل حبس می*کرد و در تاریکی ساز می*زد تا انگشتانش به جای پرده*ها عادت کنند.



سفر به اروپا:

وزیری قبل از آن که به اروپا مسافرت کند بعضی سازها را می*نواخت و از مقدمات موسیقی نظری و خط موسیقی هم اطلاع داشت. سپس به وسیله مصطفی قلی بیات که تمام هزینهٔ اقامت چند ساله اش در اروپا را تقبل نمود، به فرانسه مسافرت کرد و مدت سه سال در آموزشگاه عالی موسیقی یه تحصیل علم هماهنگی و آواز مشغول گردید و در خارج از مدرسه هم در رشته*های مختلف موسیقی مطالعاتی کرد و سپس به آلمان رفت و بیش از یک سال در هنرستان موسیقی برلن(هوقشول) در کلاس هاس مختلف حاضر شد. چون منظور وزیری این بود که به محض بازگشت به ایران آموزگاهی تاسیس کند و در ایران هم متخصصی وجود نداشت، مجبور شد شخصاً در رشته*های مختلفی بررسی کند تا در ایران در تدریس قسمت*های مختلف دچار مشکل نشود.

تاسیس مدرسه موسیقی :

پس از ورود به ایران مدرسه موسیقی را در اسفند ۱۳۰۲ تاسیس کرد او در سال ۱۳۰۳ کلوپ موزیکال را تأسیس کرد که در این کلوپ هفته*ای یکبار با شاگردان خود کنسرت می*داد. وی در سال ۱۳۰۴ اقدام به برگزاری سلسله کنسرت*ها و سخنرانی*هایی در زمینه هنر و زیباشناسی موسیقی کرد. مجموعهٔ این سخنرانی*ها توسط سعید نفیسی جمع آوری و چاپ شد.

آموزش موسیقی در مراکز نظامی :



وزیری پیشنهاد گنجاندن آموزش سرود در برنامه*های درسی آموزشگاه*ها را ارئه نمود که این پیشنهاد در آموزشگاه*های نظامی عملی شد و قریب دو سال هنرآموزانی از طرف آموزشگاه وزیری سرودهای ملی و نظامی را در مدارس مذکور تدریس می*کردند.

ریاست مدرسه موسیقی:

ریاست مدرسه موسیقی در سال ۱۳۰۷ به او محول شد. این آموزشگاه به مدرسه موسیقی دولتی تبدیل شد و دوره آن ۵ سال بود. در سال ۱۳۱۲، ۵ نفر از این آموزشگاه فارغ التحصیل شدند. در سال ۱۳۱۳ مدرسه موسیقی دولتی وسعت یافت و نام آن به مدرسه عالی موسیقار و سپس هنرستان موسیقی تبدیل گردید و شامل دو دوره متوسطه و عالی شد. از ابتدای مهر ۱۳۱۳ در اثر جدیت در امر آموزش موسیقی توانست تدریس سرود را در برنامه درسی آموزش و پرورش دوره دبستان بگنجاند.



از راست به چپ: علینقی وزیری. مهرانگیز ملاح. حسینعلی ملاح. حسین بهزاد

ضبط موسیقی :

وزیری دو بار به وسیله کمپانی*های پولیفون و بدافون مقداری صفحه ضبط کرد. این صفحات شامل یک مقدار رنگ و تصنیف به سبک معمول است به اضافه چند سرود و مارش. تار تنهای او در این صفحات معرف پنجه توانای اوست

تالیف و تدریس :

او تا آغاز جنگ جهانی دوم در مقام ریاست مدرسه موسیقی انجام وظیفه کرد و سپس از کار کنار گذاشته شد. وی در این دوران به تألیف کتاب*هایی در زمینه*های مختلف موسیقی پرداخت و مدتی نیز به عنوان استاد ممتاز، در دانشگاه تهران زیباشناسی هنر را تدریس کرد. او یکی از اساتید روح*الله خالقی (پدید آورنده سرود ای ایران) بود

سمفونی نفت :

وزیری سمفونی نفت را به مناسبت ملی شدن صنعت نفت ایران ساخت که یک بار نیز از رادیو ایران در همان زمان پخش شد. او در این خصوص در نامه به اداره کل انتشارات و تبلیغات چنین نوشت: «در این دو سالی که مبارزات استقلال طلبانه ایران شروع گشته و مستمسک آن نفت بوده*است، فرزندان این آب و خاک با دلاوری*ها و جانبازی*های خود موفقیت*هایی به دست آورده*اند که موضوع نفت در درجه دوم و سوم واقع گشته و امید می*رود که طی این مبارزه استقلال واقعی، نفت و بسیاری از مشکلات دیگر ما به نفع خود ما حل و فصل گردد. بدیهی است که هرچه صمیمیت و اتحاد ملت بیشتر گردد، زودتر و بهتر به نتیجه قطعی خواهیم رسید. سرافرازی و افتخار در این موارد، نصیب کسانی است که برای تعمیم حق و عدالت استوار و پابرجا تا به آخر از این اصل کلی عدول ننمایند و همواره بتوانند در مقابل وسوسه*ها و غرایز حیوانی خود مقاومت نموده، دیو نفس را در زنجیر بدارند. من نیز که ۶۶ سال پرورده دامان این مام گرامی هستم و عمری در راه هنر نهاده و اندوخته*های خویش را داده*ام، خوشبختم که در این مبارزه آشکار روان من نیز شرکت جسته، لحظه به لحظه و قدم به قدم در هر کجا با مبارزان بوده، به شور آمده، پیش رفته، ضربه*ها زده، زخم*ها خورده، فریادها کشیده، اشک*ها ریخته، غم و ترس و حرمان*ها داشته، ولی هیچ گاه مایوس نبوده و پای از جای پس نکشیده*ام. این شور ملی مرا تحریک کرد، قدرت از دست رفته من بازآمد. اکنون خاطرات این مبارزه را با قلم اصوات به هم می*پیوندم. تاریخچه شقاوت*ها و فداکاری*ها برجسته و صدادار می*گردند. دلم می*خواهد احساسات ذهنی من عینی گشته و در تمام خانواده هم وطنان عزیز توزیع گردد. گرچه به زبان ساده*ای نیست و با نظرهای خاص هنری توام است، ولی امید است مقبول طبع صاحب نظران افتد. این قطعات را اگر توفیق افتد و عمر باشد خیال دارم خود اجرا نمایم در تحت عنوان کلی «رشد ملی ایران» و نام*های خصوصی، که هر یک تمثالی از واقعات و حادثات ملی است و به وسیله آن اداره تقدیم مبارزان رشید خلق ایران می*نمایم.»

بازنشستگی:


آخرین مقام دولتی وزیری ریاست شورای عالی موسیقی رادیو در سال ۱۳۴۲ بود و در سال ۱۳۴۴ از خدمات دانشگاهی نیز بازنشسته شد.



مرگ :

علینقی وزیری سرانجام در بامداد روز یکشنبه هجدهم شهریورماه ۱۳۵۸ در ۹۳ سالگی در بیمارستان جم تهران چشم از جهان بست و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.

کلنل:

به خاطر سابقه کار نظامی خود بیشتر به «کلنل» معروف بود. ایرج میرزا در وصف او در منظومه زهره و منوچهر از زبان زهره گفته*است:

من کلنل را کلنل کرده*ام پنجه او رهزن دل کرده*ام
نام مجازیش علی*النقی است نام حقیقیش ابوالموسیقی است

آثار مکتوب:

دستور تار وسه تار (دو جلد چاپ برلن)
دستور ویولون (۲ ج)
موسیقی نظری (۳ بخش)
در عالم موسیقی وصنعت (مجموعه خطابه*ها)
تاریخ عمومی هنر و زیباشناسی
سرودها از پندهای سعدی و مجموعه نوشته*های پراکنده (به کوشش سید علیرضا میرعلی نقی)
سرودهای مدارس «از پندهای فردوسی» (۱۳۱۲ تهران)
عروض نو
نظری به موسیقی ایرانی و آوازشناسی (۱۳۱۳ تهران)
نظری مفصل به موسیقی غربی و آکوردشناسی(۱۳۱۳ تهران)
آرمنی موسیقی ربع*پرده*ای («تاریخ تحریر ۱۳۱۴» در دست چاپ)
دستور جدید کار ۱۳۱۵، تهران
دستور ویولن برای دوره مقدماتی(جلد اول ۱۳۱۵ تهران)
دستور ویولن شامل آوازهای ایرانی(جلد دوم ۱۳۱۵ تهران)
سرودهای مدارس «از پندهای سعدی» (۱۳۱۶ تهران)
سه پیشاهنگ(۱۳۱۶ تهران)
خواندنی*های کودکان در سه جلد(۱۳۲۶ تهران)
مرال جنگل(۱۳۲۸ تهران)
زیباشناسی در هنر و طبیعت (چاپ دانشگاه تهران ۱۳۲۹)
زیباشناسی تحلیلی اثر پی یر گاستالا (ترجمه وزیری چاپ دانشگاه تهران ۱۳۲۶)
تاریخ عمومی هنرهای مصور (جلد دوم چاپ دانشگاه تهران ۱۳۴۶).
خدائیهای کودکان در ۵ جلد.

آثار صوتی:

تکنوازی*های تار
همنوازی ها(با ساز/ ارکستر / آواز) از ساخته*های خود همراه کلام حسین گل گلاب و دیگران.
بازسازی شده*ها توسط ارکستر بزرگ رادیو تهران، به رهبری روح الله خالقی و جواد معروفی.

تصنبف*ها:

زبان عشق در دستگاه افشاری با شعر دکتر حسین گل گلاب.
نا امید در سه گاه با شعردکتر حسین گل گلاب.
قطعات: ره عشق، سوز من، کار من، دو بلبل، غمگین
گل*های رنگارنگ برنامه*های شماره۲۳۸،۲۵۷، ۳۷۰ و۴۵۱

آثار انتخابی :

دخترک ژولیده
بند باز
حاضر باش
ژیمناستیک موزیکال (تکنوازی*های تار)
شکایت نی مشتاق وپریشان
دوست
ای وطن و بستهٔ دام

اُپرت*ها :

اپرت دایی کچل
اپرت گلرخ
اپرت شوهر بدگمان و...

نمایش نامه*ها :

خانم خوابند و نمایشنامهٔ تشک پر قو

ابداعات :

وی موسیقی ایرانی و گام ایرانی را تعدیل مساوی کرد و گام را به ۲۴ ربع*پرده مساوی تقسیم کرد و بر اساس آن برای اولین بار چند نوایی یا «پلی فونی» و هماهنگی (هارمونی) در موسیقی ایرانی توسط او راه یافت و اجرا شد. ابداع علامات عرضی سُری و کُرُن جهت ربع پرده ای موسیقی ایرانی نیز از ابداعات وی بود.

شاگردان :

علینقی وزیری شاگردانی را تربیت کرد که هریک از آنها در موسیقی ایران نامدار گشتند، که از میان آنها می*توان از: ابوالحسن صبا، روح اله خالقی، موسی معروفی جواد معروفی، حشمت سنجری، عبدالعلی وزیری، خادم میثاق، حسینعلی ملاح و فروتن راد نام برد.

ميلاد آقاجاني بازدید : 404 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)
انوشیروان روحانی (زادهٔ ۱ مرداد ۱۳۱۹ در رشت) نوازندهٔ ارگ، پیانو و از آهنگسازان برجسته ایرانی است.



زندگی*نامه :

پنجشنبه یکم مرداد ۱۳۱۹ در یک خانوادهٔ هنرمند، در رشت به دنیا آمد. انوشیروان روحانی پس از دو سال که مدّت مأموریت پدرش به پایان رسید، به اتفاق خانواده به تهران آمد و در سه سالگی یک ارگِ بادی دستی برای او خریدند. سپس با راهنمایی پدر و تداوم در راه فراگیری موسیقی، به شکلی پیشرفت کرد که در سن شش سالگی در «جامعه باربد» که به سرپرستی شادروان اسماعیل مهرتاش اداره می*شد، برنامه*هایی اجرا کرد که مورد تشویق مهرتاش و مدعوین قرار گرفت. روحانی در سن ۷ سالگی با راهنمایی*های پدر، با نت آشنا شد و در همین اوقات وارد هنرستان موسیقی شد. در هنرستان موسیقی، جواد معروفی تعلیم وی را بر عهده گرفت.

روحانی از این تاریخ به بعد مدارج ترقی را به سرعت طی نموده و با آشنایی که پدر وی با عباس شاپوری داشت به رادیو راه یافت و در ارکستر شاپوری برنامه*هایی اجرا کرد. در اولین جلسه*ای که او را جهت اجرای برنامه به رادیو می*برند به علت کوچکی و کوتاهی قد و قامتش، صبحی مهتدی او را روی صندلی گذاشت تا سازش به میکروفن نزدیک شود. اولین تانگوی*اش را در سن ۶ سالگی ساخت و از سن یازده سالگی عضو روزمزد رادیو شد. تحصیلات آکادمیک موسیقی را در پاریس گذراند و اولین آهنگی که ساخت و در رادیو اجرا شد «اسرار ساز» نام داشت که پوران آن را خواند.

روحانی بیش از ۲۵ سال نداشت که عضو شورای موسیقی رادیو شد و تا آخرین سالی که در آن سازمان فعالیت داشت، این سمت را عهده دار بود. وی از اولین برنامه «گلها» با این برنامه همکاری فراوان داشت و رهبری ارکستر شماره ۸ به عهده او بود.

روحانی در سال*های اخیر در خارج از ایران اقامت دارد و به عنوان آهنگساز و رهبر ارکستر با ارکسترهای معروف جهان همکاری نزدیک دارد، که نشان دهنده تسلط او بر سبک*های جهانی موسیقی از جمله موسیقی کلاسیک است.

آثار:

او یکی از آهنگسازان معاصر است که بیش از دویست آهنگ ساخته*است که اکثر آن*ها از معروف*ترین آهنگ*های زمان خود بوده*اند. روحانی در آهنگسازی ویژه فیلم و سینما نیز دارای آثار معروف و ارزنده*ای می*باشد. اولین بار در سال ۱۳۴۶ توسط وی «ارگ» به ایران آورده*شد.

از آخرین آثار او می*توان به آهنگ «Maybe I Maybe You» از آلبوم Unbreakable گروه اسکورپینز اشاره کرد که حاصل همکاری روحانی با این گروه در اواخر سال ۲۰۰۳ می*باشد. قطعه «Maybe I Maybe You» در سال ۲۰۰۳ در آخرین اجرای این گروه معروف در «راک هال» (ROCK HALL) آلمان اجرا شد، که باعث شد این گروه علاوه بر این قطعه، دو قطعه دیگر را در آلبوم جدید خود از «روحانی» خواستار باشند. نکته جالب توجه در این قطعه استفاده از تم*های ایرانی است که در زمان انتشارش درجدول تاپ تونتی (TOP 20) در رده نهم قطعات موسیقی دنیا قرار گرفته*است.

از معروف*ترین قطعات او می*توان به «راز خلقت» (دارم سؤالی از خدا)، «تولدت مبارک»، «مجنون تو» و «عاشق شدم من» اشاره کرد.

به یاد روحانی یک هنرستان موسیقی شبانه در خیابان جمهوری تأسیس شده*است.

خانواده:

پدرش رضا روحانی مهندس کشاورزی، در استان گیلان بود که در کار نواختن ویولن و سرودن شعر نیز تجربیات زیادی داشت. انوشیروان روحانی ۳ برادر به نام*های اردشیر، شهرداد، شهریار دارد که آن*ها هم در زمینهٔ موسیقی فعالیت می*کنند. اردشیر معلم پیانو است، شهرداد آهنگساز و رهبر ارکستر است -بیشتر آهنگهای «انوشیروان» را وی تنظیم کرده*است- و شهریار روحانی که فارغ التحصیل مدرسه موسیقی «وین» و یکی از چهره*های شناخته*شدهٔ موسیقی نوین ایران است.

ميلاد آقاجاني بازدید : 223 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)


سال تولد :1290

محل تولد : تهران

از کودکی به نواختن ضرب علاقه وافری داشت و همین امر ، عاقبت او استاد بی نظیری در نواختن تنبک کرد که و شاگردان بزرگی را تربیت کرد که هر یک از ایشان خود استادی شدند. حسین تهرانی نواختن ضرب را ، نزد استادی مثل : رضا روانبخش ، مهدی قیاسی ، کنگرلو و اسماعیل که در نواختن این ساز تبحر داشتند ، فرا گرفت و با سبک و سیاق نواختن آنان آشنائی کامل پیدا نمود و در سال 1318 با استاد ابوالحسن صبا آشنا شد و نکات بسیاری را از این استاد بی جایگزین فرا گرفت . یک سال پس از این تاریخ که در رادیوتهران گشایش یافت همکاری خود را با رادیو آغاز کرد و در سال 1323 به مدرسه موسیقی علینقی خان وزیری رفت و تدریس نواختن تنبک را در این مدرسه به عهده گرفت و کار خویش را تا سال 1328 که هنرستان موسیقی ملی به همت شادروان روح الله خالقی شروع به کار کرد ، ادامه داد . استاد حسین تهرانی برای اولین بار گروه تنبک نوازی را تشکیل داد و برای آنها قطعاتی را تنظیم کرد که خود موجب پیشرفت هنرجویان میگردید . او دستوری برای اموزش ضرب تدوین کرد که پوست تنبک را از لحاظ طنین صدا به سه قسمت میکرد و با انگشت گذاری روی ناحیه مرکزی ، ناحیه میانی و ناحیه کناری هنرجویان توانستند به اسانی فرق صوتی و طنین این سه نقطه مختلف را متوجه شوند . تهرانی برای 10 انگشت مجموع دستان چپ و راست اعتبار خاصی قائل بود و تاًکید داشت که نوازنده تنبک باید از هر کدام این انگشتان در جای خود به موقع بهره گرفته و از آن استفاده نماید . اصولا امر نواختن ضرب با دستورات این استاد بی نظیر به اوج اعلای خود رسید به خصوص « ریز پلنگ » که شاگردان وی مثل امیر ناصر افتتاح در نواختن آن تبحر داشت ، حسین تهرانی توسط شادروان روح الله خالقی به برنامه گل ها دعوت شد و او با این برنامه مشغول همکاری شد . زنده یاد استاد حسین تهرانی به نواختن ضرب در موسیقی ایرانی اعتبار فراوان بخشید ، روانش شاد



حسین تهرانی در کنار شاگردش محمد اسماعیلی



حسين تهرانی از نوادر موسيقی ايرانی و زنده کننده تنبک، قلب تپنده موسيقی ايرانيست. تهرانی جزو انگشت شمار موسيقيدانان ايرانيست که مردم عامی هم با نامش سازش را به ياد می آورند. او زمانی که پا به عرصه موسيقی نهاد به هر سويی سری کشيد و ار هر کس که اندکی گفتنی داشت، درسی فراگرفت، تهرانی از مکتب ابوالحسن صبا و خالقی تا مرشد های زورخانه درک کرده بود و اندوخته هايش را بصورت دسته بندی شده و منظم روی تنبک آزمايش و ثبت کرد.


پرويز خطيبی نويسنده، کارگردان و ترانه سرا که با تهرانی دوستی داشته در مورد خصوصیات اخلاقی او چنین ميگويد: ...تصادفا يک روز در آرايشگاه نيک با مردی برخورد کردم که عينک دودی به چشمش بود و با قيافه ای جدی جوکهای شيرين ميگفت. موجودی بود با قيافه ای متوسط، تميزو شيک پوش و زبر و زرنگ و بسيار خونسرد. ادب و نزاکت را هيچ وقت فراموش نميکرد و شوخی هايش تند و زننده نبود. اولين بار که به اشخاص ميرسيد، عينکش را بر ميداشت و ميگفت:

اگر می توانی يک دقيقه، به چشمان من نگاه کن و عجيب اين که همه در اين بازی باخته بودند، چون نگاه کردن در چشمان حسين با آن حالت مخصوص کار ساده ای نبود. حسين در جوانی هنگامی که در يک کارگاه صنعتی کار می کرد، دچار سانحه شد و يک چشمش را از دست داد. جالب اينکه حسين تهرانی با آن عينک دودی، شباهت زيادی با عبدالحسين هژير نخست وزير اسبق داشت با اين تفاوت که هژير قد بلند و چهارشانه بود ولی حسين قدی نسبتا" کوتاه داشت. حسين خودش ميگفت که در يک خانواده مذهبی و بسيار متعصب بزرگ شدم. در آن دوران هنوز مردها کلاه بی لبه بر سر ميگذاشتند و جوان و ميان سال و پير غالبا عبا به دوش می انداختند.

در زمان ما نواختن آلات موسيقی جرم بزرگی محسوب ميشد و خانواده ها حاضر نبودند فرزندانشان را به فراگرفتن موسيقی وادارند، چون در اين صورت از چشم افراد فاميل و اهل محل می افتادند و در شهر انگشت نما میشدند. دوازده ساله بودم که به یک زورخانه رفتم و ضرب گرفتن مرشد را دیدم. احساس کردم به ضرب علاقه زيادی دارم و دلم ميخواهد که طرزنواختن آن را ياد بگيرم. گلدانی را از توی باغچه خانه برداشتم و ته آن را سوراخ و پوستی بر سر آن کشيدم بعد با دست ضربه هايی روی آن زدم، صدايی نسبتا خوش داشت، روزها وقتی پدرم به کارگاه خودش ميرفت ساعتها در کنج اطاق می نشستم و ضرب زدن را پيش خودم می آموختم. وقتی سوار واگونهای اسبی ميشدم، صدای پای اسب با ريتم مخصوص مرا به هيجان می آورد و يا روزهايی که همراه پدر و مادرم سوار قطار شهر ری ميشديم - همان ماشين دودی معروف- تا به زيارت حضرت عبدالعظيم برويم، حرکت ترن و سر و صداهای مخصوص آن را به خاطر ميسپردم و اين ريتمها را روی ضرب پياده ميکردم.



استاد حسین تهرانی در حال نوختن تنبک


يکروز مادرم خبر داد که همسايه ها از صدای ضرب تو به ستوه آمده اند و به پدرت شکايت برده اند. فهميدم که ديگر نميتوانم در خانه تمرين کنم. روز بعد گلدان را زير عبايم قايم کردم و سوار واگون اسبی شدم. واگون معمولا از چهار راه لاله زار تا گاراژ ماشين واقع در انتهای شهر تهران ميرفت و برای طی اين مسافت يک ساعت و نيم لازم بود. من معمولا به اطاق وسطی که مخصوص بانوان بود ميرفتم و از اول تا آخر خط و گاهی بر عکس يکسره ضرب ميگرفتم. گاهی زنها يکشاهی صناری هم به دامانم ميريختند و من وقتی به خانه برميگشتم مبلغی در حدود يک قران يا سه شاهی پول داشتم! به اين ترتيب و با دشواری های که در پيش رويم بود، به کمک عشق و علاقه فراوان نواختن ضرب را ياد گرفتم ولی بعدها نزد اساتيد فن اين هنر را تکميل کردم.

همانطور که گفتم {خطيبی} حسين تهرانی همراه ساير هنرمندان گاه و بی گاه به دربار می رفت و در مجالس خصوصی شاه و خاندان سلطنتی ضرب ميزد و بعضی اوقات هم جوکهای جالبی ميگفت. ميگويند يکروز شاه به او پيش نهاد ميکند به جای عبدالحسين هژير وزير دربار وقت و نخست وزير سابق در محافل ظاهر شود تا اگر کسی خواست به جان هژير سوء قصد کند حسين را هدف قرار دهد. حسين تهرانی از هژير می پرسد: در مقابل اين کار چقدر به من دستمزد میدهی؟ جواب می دهد جلسه ای ۵۰ تومان و بلافاصله حسين ميگويد: بنده جلسه ای صد تومان ميدهم شما جای من در جلسات و محافل حاضر شويد!

تکنوازی تنبک حسین تهرانی http://www.harmonytalk.com/music/tehrani-ghatar.wmv

حسين تهرانی هميشه ميگفت ضرب قلب موسيقی است. اصولا هر حرکت انسان ريتم به خصوصی دارد، راه رفتنش، حرف زدنش، نشست و برخواستنش، و او بود که برای نخستين بار به کمک شاگردانش يک کنسرت بزرگ ضرب در تلويزيون تشکيل داد. مهارت حسين در تجسم حرکت قطار بقدری زياد بود که اگر چشمت را می بستی خود را در قطار شهر ری و ماشين دودی ميدی با همان سر و صداها و خصوصيات هميشگی، متاسفانه پس از حسين افرادی پيدا شدند که خواستند هنرش را و شخصيتش را نفی کنند. در حالی که حسين تهرانی و هنرش و از همه مهمتر بزرگواری و انسانيتش فراموش شدنی نيست.

خصوصیات اخلاقی حسین تهرانی به گونه ای بود که گاهی هنر او را تحت تاثیر قرار داده بود و مثل جمله معروفی که خود همواره میگفت، مردم از تهرانی ۹۹ درصد به عنوان جوانمرد یاد میکنند و ۱ درصد به عنوان هنرمند! البته دلیل این موضوع غریزی بودن زبان محبت است که همه آن را درک میکنند ولی زبان موسیقی را مردم عامی تا حد کمتری میشناسند. اهل فن میدانند که هنر تهرانی هنوز هم یکتاست.

اکبر مشکين در نامه ای يک هفته قبل از مرگ تهرانی به سردبير مجله جوانان ر.اعتمادی اينطور نوشت: اعتمادی جان من مطلبی دارم که فکر ميکنم اگر در" جوانان" طرح شود و جوانان اين مملکت بخوانند به اشاعه و توسعه مکتب جوانمردی و آئين و اخلاق ايرانی که تو دنبالش هستن کمک ميکند.

ميدانی من يکی ار دوستان حسين تهرانی استاد بزرگ ضرب بودم. من هميشه مي ديدم که حسين زير نامه هايش به جای امضا عدد۶۳ ميگذارد. يکروز دل به دريا زدم و پرسيدم حسين جان چرا تو ۶۳ امضا ميکنی؟ جواب داد: تا به حال اين موضوع را به کسی نگفته ام ولی حالا ميگويم: ناهار در منزل آقای سين دعوت داشتيم. من بودم و دوست ديگر. وقتی وارد خانه شديم آقای سين مستخدمش را صدا زد و گفت برو نان و کباب و مخلفات را بخر و بيار. مستخدم رفت و خريد و برگشت و مشغول شديم، بعد از ناهار آقای سين رفت و سراغ بقيه پول ها که باید ۶۳ تومان می بود، اما آنجا نبود... یک مرتبه دیدم مستخدم زیر شلاق فریاد میکشد. او از ته دل فریاد زد و گفت: به علی قسم من برنداشتم. این فریاد یا علی بند بند استخوانم را به ناله در آورد.



حسین تهرانی، فرامرز پایور و حسین دهلوی

نفهمیدم چه میکنم، خودم را روی مستخدم بیچاره انداختم ُ دو سه شلاقبه سر و صورتم خورد و در همان حال فریاد زدم: ۶۳ تومان را من برداشتم... ببخشید این بیچاره را نزنید... مرا بزنید. بعد ۶۳ تومان از جیبم دادم و از آن خانه گریختم، اما اين ماجرا، عجيب در روحيه ام اثر کرده و از خودم میپرسم چرا ما انسانها آن قدر در حق ديگران ظلم ميکنيم؟ چرا به مردم تهمت ناجوانمردانه ميزنيم؟ از آن روز برای اينکه هيچ وقت ماجرا را فراموش نکنم و هميشه يادم باشد۶۳ را امضای خودم قرار دادم.

خطيبی ميگويد: حسين تهرانی و صبا دو يار جدا نشدنی و صديق و با وفا بودند. من حسين و صبا را روزها و شبهای زيادی در خيابانها و محافل و مجالس ديده ام. هر دو درويش، هر دو پاکباز و خاکی بودند و هميشه احترام يکديگر را نگه ميداشتند. پاتوق شبانه حسين دکه ای بود در چهار راه سيد علی که شکری نوازنده معروف تار و اديب السلطنه و بسياری از افراد سرشناس به آن محل رفت و آمد ميکردند. منظم، وقت شناس و خوش قول بود. چند تن از شاگردان او در جامعه هنری ايران، هنرمندان انگشتنمايی شدند. اينها افرادی بودند که ماهها و سالها تحمل کم حوصلگی و گاهی هم تندخويی استاد را کرده بودند، حسين تهرانی آدمی بود صريح اللهجه که حرفش را بدون پروا ولی مودبانه ميزد. در جريان تهيه اولين فيلم ناطق فارسی (طوفان زندگی) حسين تهرانی، خالقی و بنان شرکت داشتند. آنروزها دستگاه ضبط صدا در ايران کامل نبود... فيلم طوفان زندگی به دليل نقص فنی گاهی لبهای هنرپيشگان به حرکت در می آمد ولی صدا لحظاتی بعد به گوش ميخورد! پس از اينکه فيلم در سينما رکس به روی پرده آمد، مردم برای تماشای آن سرو دست ميشکستند ولی پس از پايان سانس اول حسين همچنان در سالن نشسته بود و تکان نميخورد! بالاخره کنترل چی به سراغش آمد و گفت: ببخشيد آقا فيلم تمام شده. حسين پاسخ داد: من نشستم صدا ها را هم بشنوم و بروم!




قطعه لوکوموتیو http://www.harmonytalk.com/music/tehrani-ghatar.wmv

ميلاد آقاجاني بازدید : 286 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)
حمدرضا لطفی در سال ۱۳۲۵ در شهر گرگان به دنیا آمد. وی به مدت پنج سال در هنرستان موسیقی به آموختن موسیقی پرداخت و موسیقی را نزد استادانی چون علی اکبر شهنازی، حبیب الله صالحی فرا گرفت. پس از پایان هنرستان به دانشکده موسیقی راه یافت و به تکمیل آموخته*هایش پرداخت. در این زمان از استادانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی، سعید هرمزی نیز بهره جست. محمدرضا لطفی در سال ۱۳۴۳ جایزه نخست موسیقی*دانان جوان را نیز کسب کرد. در جشنواره موسیقی جشن هنر ۱۳۵۴در شیراز به همراه محمدرضا شجریان و ناصر فرهنگ*فر به اجرای راست پنجگاه پرداخت که بسیار مورد توجه قرار گرفت. در اجرای ردیف آوازی توسط عبدالله دوامی با ساز تار وی را همراهی کرد. در سال ۱۳۵۳ به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و در همین سال همکاری خود را با رادیو آغاز کرد. به مدت یک سال و نیم به عنوان مدیر گروه موسیقی دانشکده موسیقی هنرهای زیبای تهران به کار مشغول شد و پس از آن از این سمت استعفا کرد. در سال ۱۳۵۴ گروه شیدا را راه*اندازی کرد و به همراه گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده به بازخوانی و اجرای دوباره آثار گذشتگان پرداخت. کانون موسیقی چاووش را با همکاری هنرمندانی مثل حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و علی اکبر شکارچی راه*اندازی کرد و در طی یک فعالیت چشمگیر آثاری از این گروه به جای ماند که به گفتهٔ بسیاری از اساتید از بهترین کارهای موسیقی ایران به شمار می*روند. پس از انحلال چاووش بعد از سفرهای زیادی که برای کنسرت به ایتالیا، فرانسه و آلمان کرد، در سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت. علاوه بر کنسرت*های متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی هنری شیدا را در واشنگتن بنیان گذاشت.

از خوانندگانی که دراین سال*ها با او همکاری کرده*اند می*توان به محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، هنگامه اخوان و محمد معتمدی اشاره کرد. وی همچنین استاد دوره کارشناسی ارشد رشته نوازندگی موسیقی ایرانی در دانشکده موسیقی دانشگاه هنر میباشد.

ميلاد آقاجاني بازدید : 278 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)
سال هزار و سيصد و شانزده شمسي در آباده فارس بدنيا آمدم و اولين مربيان من درموسيقي پدرم حبيب و برادر بزرگم محمود ذوالفنون بودند و بعد از آن بتدريج تقريبا از همه استادان زمان به طور مستقيم و غيرمستقيم بهره گرفتم.

مهمترين و موثرترين اساتيد:

موسي معروفي

جواد معروفي

روح الله خالقي

نورعلي برومند

داريوش صفوت

سعيد هرمزي

يوسف فروتن

استاداني كه به طور غيرمسقيم از محضر آنها بهره جستم:

ارسلان درگاهي

ابوالحسن صبا

بيوگرافي هنري جلال ذوالفنون

الف - مراحل فراگيري موسيقي

1-آشنايي با نغمات موسيقي از سنين كودكي تحت تاثير فضاي هنري پدر و برادر بزرگ محمود.

2- تحصيل موسيقي با روش اكادميك از نه تا هجده ساگلي در هنرستان موسيقي ملي

3- آشنايي با تكنيك تار و سه تار- ويلون از 1951 تا 1958

4- تحصيل موسيقي به مدت 4 سال و آشنايي بيشتر با موسيقي كلاسيك در ايران در دانشگاه تهران از 1967 تا 1971

5- دوره آموزش هنر در وزارت فرهنگ و هنر به مدت 40 ساعت به منظور آشنايي با روش هاي جديد آموزش تحصيل موسيقي و تحقيق در مقطع فوق ليسانس به مدت 4 سال در مركز حفظ و اشاعه موسيقي وابسته به سازمان راديو و تلويزيون.

ب- اساتيدي كه افتخار شاگردي ايشان را داشته يا غير مستقيم از روش آنها استفاده كرده ام:

پدرم حبيب ذالفنون- روح اله خالقي-موسي معروفي- جواد معروفي- حسن صبا-نورعلي برومند- دكتر مسعوديه- دكتر داريوش صفوت- يوسف فروتن- سعيد هرمزي- ابولحسن صبا-ارسلان در گاهي و عليرضا مشايخي



پ - فعاليت هاي هنري

1- كنسرت موسيقي در انجمن فرهنگي ايران و شوروي تكنوازي تار 1958

2- فعاليت در سازمان راديو و تلويزيون از 1958 تا 1967

3- تدريس موسيقي دركانونهاي هنري و آموزشي از مقطع كودكستان تا دانشگاه از 1958 تا امروز

4- كنسرت هاي متعدد در ايران- ژاپن- كشورهاي اروپايي- امريكا-كانادا- استراليا از 1958 تا امروز

5- همكاري با موريس بژاز در زمينه تلفيق موسيقي ايراني با باله هاي اروپايي

6- تحقيق روي موسيقي فولكور ايران در مركز حفظ و اشاعه موسيقي ايراني

7- همكاري با ژان دورينگ در زمينه آشنا كردن ايشان با موسيقي ايراني در سالهاي 1975 تا 1980

8- شركت در سمينار موسيقي در ژاپن بنا به دعوت سازمان هنري (a.t.p.a) به منظور معرفي موسيقي ايران به كشورهاي خاور دور در 1976

9- همكاري با موسسه dela munot (دولامونته) بروكسل به منظور معرفي موسيقي ايران به كشورهاي اروپاي غربي

10- همكاري با موسسه word music inisttute به منظور اجراي كنسرت در نيويورك و معرفي موسيقي ايران به ملل دنيا 1994

11- اجراي كنسرت در محل سازمان ملل متحد در نيويورك به منظور معرفي موسيقي ايران به ساير ملل در سال 1994

ج - تاليف و توليد

1- تهيه نوارهايي كه سه تار در آنها نقش اصلي دارند مانند: گل صد برگ

آتش در نيستان- شيدايي و دهها نوار كه قسمتي از آنها به عهده اينجانب بوده است

2 - تهيه نوارهايي در زمينه آموزش سه تار

3 - تديون تجربيات 35 ساله در زمينه آموزش موسيقي بصورت كتاب در چهار جلد

4 - كتابي در زمينه آناليز آثار درويش خان

5 - تهيه مقالات گوناگون در زمينه موسيقي ايراني در نشريات ايراني و خارجي

6 - تهيه نوارهايي در زمينه تكنوازي سه تار با عناوين: پرواز-پرند-پيوند - دل آوا – هجده تصنيف – رديف شور و ..

7- تهيه آثاري از موسيقي عرفاني ايران با همكاري سهيل ذوالفنون در امريكا با عناوين كرد بيات و سفر روحاني 1370

8 - كتابي فني در زمينه روش نوازندگي ذوالفنون در شرف انتشار با عنوان مكتب موسيقي ذوالفنون

9 - كتاب تحقيقي در زمينه روان شناسي جامعه شناسي فلسفه هنر و ارائه راهكارهايي در زمينه حركت صحيح موسيقي ايراني تحت عنوان "گل صد برگ" و يا " موسيقي ايران از ديدگاهي ديگر"

10 - نوار گروهي تحت عنوان سيم آخر روي اشعار مولانا در شرف انتشار

11 - آلبومي از نوازندگي تار در شرف انتشار

ميلاد آقاجاني بازدید : 251 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)
يوگرافي محمد رضا شجريان

محمدرضا شجریان اول مهر ماه 1319 در مشهد متولد شد.

چنانکه خود در خاطراتش از ایام کودکی بیان کرده، 5 ساله بودکه در خلوت کودکانه*اش آواز می*خواند
15بهمن1326 به کلاس اول می*رود و یک سال بعد به آموزش تلاوت قرآن*کریم نزد پدر می*پردازد. در 9 سالگی تلاوت قرآن را آغاز می*کند و یک سال بعد این کار را در میتینگ*ها و اجتماعات سیاسی ان سال*ها ادامه می*دهد.
در سال 1331 برای نخستین بار صدایش از رادیو خراسان پخش می*شود. سال 1332 وی عنوان شاگرد ممتاز را در بین دانش آموزان مشهدی از آن خود می*کند و سپس در دبیرستان شاهرضا تحصیلات خود را پی می*گیرد. همزمان در مسابقات فوتبال دبیرستان*های مشهد هم حضور می*یابد و در سال 1334 موفق می*شود به تیم دانش آموزی استان راه یابد.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام:  shajarian-by-shokrkhah.jpg
مشاهده: 1
حجم:  68.2 کیلو بایت

شجریان در سال 1336 به دانشسرای مقدماتی در مشهد می*رود و از همین سال است که برای نخستین بار با یک معلم موسیقی به نام جوان *آشنا می شود.
پی گیری جدی کار آواز سبب می شود تا در سال 1338 وی به اجرای آوازهایی بدون ساز ونیز قرائت قرآن برای رادیو خراسان بپردازد.
یک سال بعد شجریان دیپلم دانشسرای عالی را می*گیرد و به استخدام آموزش و پرورش در می*آید و همزمان به تدریس در دبستان خواجه نظام*الملک بخش رادکان می پردازد و نیز با سنتور آشنا می*شود.
آشنایی با سنتور این اشتیاق را در وی شدت می*بخشد که با نت و فراگیری سنتور نزد آقای جلال اخباری و شروع سنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور تجربه*های خود درموسیقی را گسترش دهد.
شجریان در همین سال (1340) با دوشیزه فرخنده گل افشان در شهر قوچان ازدواج می*کند و مرداد ماه جشن عروسی می*گیرند که حاصل این ازدواج آغاز یک زندگی سی ساله و سه دختر ویک پسر( همایون) است.
در سال 1342 وی از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیر دبستان منتقل می*شود و در همین سال فرزند اول وی (راحله) متولد و نیز وی موفق می*شود که اولین سنتور خود را با چوب توت بسازد.
در سال 1344دختر دوم (افسانه)در مشهد به دنیا می*آید که بعدها به همسری پرویز مشکاتیان در می*آید.
بعد از چند سال تدریس و مدیری دبستان*های مشهد آذر ماه 1346 شجریان به تهران منتقل می*شود و از همان بدو ورود با استاد احمد عبادی (نوازنده و نواساز نامی سه*تار) آشنا می*شود وهمزمان به همکاری با رادیو ایران می*پردازد و در کنار آن به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمن خوشنویسان نزد استاد بوذری می*رود. اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همین سال. اجرا و ضبط اولین برنامه در رادیو ایران که با عنوان "برگ سبز شماره ی 216" در شب جمعه 15 اذر ماه پخش شد از دیگر فعالیت*های شجریان در این سال بود.
کار در رادیو با نام مستعار "سیاوش بیدکانی" تا سال 1350 خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش از جمله تلاش*های شجریان در مسیر زندگی هنری*اش به شمار می*رفت.
در سال 1347 از آموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی انتقال می یابد و همزمان به کلاس خوشنویسی استاد حسن میرخانی می*رود.
دختر سوم وی مژگان در 27 اردیبهشت درتهران متولد می*شود و در همین سالهاست که وی برنامه*هایی با استاد احمد عبادی، لطف الله مجد، اجرا می*کند.
در سال 1349 همکاری خود با با برنامه*های تلویزیون ملی ایران را آغاز می*کند و همزمان به دریافت خوشنویس ممتاز نایل می*شود.
در سال 1350 با استاد فرامرز پایور آشنا می*شود. به مشق سنتور و اموزش ردیف اوازی صبا نزد ایشان می*پردازد. در همین سال است که وی افتخار آشنایی با شاعر گرانمایه هوشنگ ابتهاج سایه را پیدا می*کند و به همکاری با برنامه گلهای تازه رادیو می*پردازد.
در سال 1351 شجریان ضمن همکاری در برنامه گلها با استاد نور علی خان برومند آشنا می*شود و به آموزش سبک وشیوه آوازی طاهر زاده نزد وی مشغول می*شود. آشنایی با استاد دوامی و نیز آموختن ردیف*های آوازی از دیگر توفیقات شجریان دراین سال بود.
در سال 1352 وی به اتفاق گروهی از هنر مندان چون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، داود گنجه*ای و مقدسی و حدادی و دیگران هنرمندان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به سرپرستی استاد داریوش صفوت بنا می*گذارند.
در سال 1354 همایون متولد می*شود و از همان سال اجرای وی برای کشور های خارجی هم آغاز می*شود.
1355: شرکت در جشنواره توس (نیشابور) با فرامرز پایور، سایه، حسن ناهید، رحمت الله بدیعی، محمد اسماعیلی، عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ظریف. حضور در برنامه جشن هنر حافظیه شیراز با محمدرضا لطفی و فرهنگفر و اجرای برنامه راست پنجگاه. در همین سال وی به همراه ابتهاج سایه و برخی دیگر از هنرمندان از رادیو کناره گیری می*کنند.

در سال 1356 شرکت دل آواز را تاسیس و نیز در سال 1357 در مسابقات تلاوت قرآن سراسر کشور به مقام نخست می*رسد.
در سال 1358 با غلامرضا دادبه آشنا می*شود و سپس آلبوم*های مختلفی را با گروه پایور و نیز آلبوم*های دیگری را با گروه شیدا و عارف کار می*کند.
در فاصله سال*های دهه شصت شجریان همکاری گسترده*ای را با پرویز مشکاتیان آغاز می*کند که حاصل *آن آلبوم*های ماهور، بیداد، نوا، دستان و .. است. در همین سال*ها وی به اتفاق گروه عارف کنسرت*هایی را در خارج از ایران اجرا می*کند.
از سال 68 وی با گروه پیرنیاکان و عندلیبی به اجرا کنسرت در آمریکا و اروپا می*پردازند. این گروه در سال بعد و به دلیل زلزله رودبار کنسرت*هایی را در جمع آوری کمک مردم دنیا دراروپا و آمریکا اجرا می*کنند.
در سال 71 پس از ازدواج با همسر دوم خانم کتایون خوانساری به اجرای کنسرت*های مرحله دوم در امریکا با داریوش پیر نیاکان، جمشید عندلیبی و همایون شجریان (اگوست تا نوامبر) می *پردازد. انتشار آلبوم یاد ایام، آسمان عشق و نیز دلشدگان حاصل این سال*ها است.
در سال 1374 وی کنسرت*هایی در شهرهای اصفهان، شیراز، ساری، کرمان و سنندج را برگزار می*کند و در همین سال آلبوم چشمه نوش (*با محمد رضا لطفی) گنبد مینا، جان عشاق، مدتی بعد در خیال را با همکاری مجید درخشانی منتشر می*کند.
در سال 76 فرزند دیگر شجریان به نام رایان از همسر دوم متولد می شود و یک سال بعد وی آلبوم شب؛ سکوت، کویر را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر می*کند.
شجریان در سال 78 جایزه افتخاری یونسکو را دریافت می کند (*جایزه پیکاسو) و کتاب راز مانا نیز از وی درسال 79 منتشر می*شود.
از یکی دو سال بعد وی به اتقاق کیهان کلهر و حسین علیزاده و همایون شجریان کنسرت*هایی را در اروپا و آمریکا اجرا می*کنند که حاصل ان آلبوم*های نوا، داد و بیداد، زمستان است.
شجریان به اتقاق علیزاده و کلهر و فرزندش در زمستان سال 1383 به مناسبت زلزله بم کنسرتی را درتهران برپا می*کنند و همزمان اعلام می*کنند که قصد دارند مجتمعی را به نام باغ هنر بم بسازند که دی وی دی همنوا بابم حاصل چنین اندیشه*ای است.
شجریان پس از آن در سال 84 نیز کنسرتی دیگر با علیزاده و کلهر و همایون درتالار کشور برگزار می*کند.

ميلاد آقاجاني بازدید : 332 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)
یوگرافی روح اله خالقی

روح الله خالقی در سال 1285 در کرمان متولد شد . و از سن 14 سالگی به نواختن ويولن پرداخت و از 17 ‏سالگی يعنی در سال 1302 در مدرسه عالی موسيقی که توسط استاد علینقی وزيری تاسيس گرديده بود ‏نام نويسی کرد . تمام شاگردانی که در مدرسه وزيری ويولن می نواختند تحت تعليم استاد صبا بودند و وزيری در انديشه ايجاد ‏ارکستر و آهنگسازی بود .‏ يکی از آهنگهايی که در آن زمان توسط کلنل وزيری ساخته شد و بعدها در راديو تهران به خوانندگی استاد ‏عبد العلی وزيری اجرا شد ترانه معروف " خريدار تو " بود و اين ترانه ذوق وعلاقه خالقی را به فراگيری فنون ‏موسيقی چنان دامن زد که تحصيلات خود را از سال سوم دبيرستان رها نمود. اما بعد از چند سالی احساس ‏کرد که موسيقی در کنارش احتياج به دانش وادبيات دارد لذا تحصيلات دبيرستان خود را به پايان رساند و در ‏سال 1313 در رشته فلسفه و ادبيات از دانشسرای عالی به اخذ درجه ليسانس نائل گرديد .‏

روح الله خالقی علاوه بر عضويت شورای عالی موسيقی ، رياست و رهبری ارکستر انجمن موسيقی ملی ‏و بعدها رهبری ارکستر شماره 1 قديم و جديد را به عهده گرفت.‏

بدون ترديد خالقی از بزرگان موسيقی ما به حساب مي آيد که با ايجاد انجمن موسيقی ملی وهنرستان ‏موسيقی خدمات گرانبهايی به موسيقی ايران نموده است.‏

سرود ماندگار " ای ایران " از شاهکار های او است .

پس از سال 1338 رهبری ارکستر گلها را بنا به درخواست رئيس وقت راديو پذيرفت.‏

آخرين سفر خالقی به منظور ديدار دخترش و مداوای زخم معده خود بود که متاسفانه بازگشتی در بر نداشت.‏ و ايشان در 21 آبان 1344 در شهر سازبورگ ديده از جهان فرو بست.

ميلاد آقاجاني بازدید : 398 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)
یوان ساکت
کیوان ساکت متولد 1340 در خانواده اي فرهنگي در شهرستان مشهد از همان کودکي با تشويق مادر و پدر خويش به موسيقي و نقاشي پرداخت و در نقاشي شاگردي اساتيدي همچون استاد صادق پور در طراحی – استاد پیراسته در رنگ و روغن و استاد دولّو در آبرنگ را پذیرفت و اولین درسهای موسيقي را از دائی خويش منوچهر زمانيان در کار گاه موسيقي کودکان و نوجوانان که در آن زمان از سوي صداو سيمای وقت به مديريت مرتضي دلشب در مشهد تاسيس شده بود، فرا گرفت. پس از مدت کوتاهی معلم وی منوچهرزمانیان به دليل ادامه تحصيل از مشهد رفت و مدتی کلاس بدون معلم بود تا اينکه همشهري و دوست دائي وي آقاي حميد متبسم که در آن زمان در دانشسراي هنر تهران موسيقي تحصيل می کرد در يک تابستان براي بازديد خانواده به مشهد آمد و همزمان در کارگاه موسيقي به تدريس مشغول شد و حدود 2 تابستان پياپي تا پيش از انقلاب معلم آنجا بود. با پيروزي انقلاب متبسم به مشهد نقل مکان کرد و دوستي وي با ساکت عميق و صميمي شد ولي پس از چند مدت وي دوباره به تهران و سپس به خارج از کشور مهاجرت کرد و از آن زمان پس ساکت تار را نزد خود فرا گرفت و دراين ميان چند ملاقات کوتاه با اساتيد آن زمان نظير محمد رضا لطفي و حسين عليزاده و هوشنگ ظريف داشت . در سال 1369 به دعوت هنرمند گرامی پرويز مشکايتان به عنوان مسئول به گروه عارف دعوت شد و حاصل اين همکاري آثاري است نظير – افشاري مرکب و افق مهر و وطن من با صداي ايرج بسطامي و مقام صبر با صدای عليرضا افتخاری و کنسرتهاي متعددي در داخل و خارج از ايران . وي در سال 1357 گروه وزيري را تاسيس کرد و از آن زمان تاکنون آثارزيادي را با اين گروه در داخل و خارج از کشور اجرا کرده است.

ساکت تا کنون ده جلد کتاب براي آموزش تار و سه تار تاليف کرده که عبارتند از :
1- شيوه نوين آموختن تار و سه تار در 5جلد
2- سبکبال 18 چهار مضراب براي تار و سه تار
3- ده تمرين 10 اتود براي تار و سه تار
4- حرکت دائمي 20 تمرين مفيد براي تار و سه تار
5- چرخ نيلوفري 20 تمرين مفيد براي تار و سه تار
6-هشت آهنگ معروف جهان
که اغلب آنها بار ها و بارها تجديد چاپ شده است.

آثار موسيقيايي ساکت که به صورت cd و کاست عرضه شده اند عبارتند از :
1- جامه دران تکنوازي تار و تنبک در اصفهان شور و چهار گاه
2- سبکبال اجراي 18 چهار مضراب نوشته شده در کتاب سبکبال
3- اي وطن بازسازي و اجراي برخي آثار استاد وزيري
4- آشنايي با آواز دشتي اجراي برخي درسهاي دفتردوم شيوه نوين آموختن تارو سه تار
5- فسانه اجراي ابو عطا دراست پنجگاه با ارکستر وزيري با صداي ايرج بسطامي
6-ديدارشرق وغرب(مرغ سحر) اجراي مرغ سحر بارکتر تنظيم ساکت با صداي فاضل جم شيدي و نيز اجراي 8 آهنگ معروف جهان از ساخته هاي مشاهير غرب با تارو همراهي پيانوي مازيار حيدري
7- قاصدک تکنوازي سه تار به همراهي دکلمه شعر توسط ژاله صادقيان از آثار 7 شاعر معاصر
8- شرق اندوه اجراي تار و ارکستر زهي در دو بخش نخست : ايراني و سپس: موسيقي دورانهاي مختلف غرب با همکاري امير نيک بين – نويد مصطفي پور و بهنام ابوالقاسم.
9- بي کاروان کولی اجراي آثاري از ساخته هاي ساکت با ارکستر وزيري باصداي ايرج بسطامي در مايهُ شوشتري و شور.

همچنين آهنگسازي و ساخت و اجراي ده برنامه به سبک گلهاي جاويدان به نام نغمه هاي جاويدان به سفارش واحدموسيقي صدا و سيما با دکلمه ي ژاله صادقيان وتکنوازي ساکت وحسن ناهيد (ني) و محمود محمدي (کلارنيت )و سينا جهان آبادي (کمانچه ) و بااجراي ارکستر وزيري و صدابرداي آقاي صابر و خانم بخشايش و صداي سالار عقيلي – رضا رضايي – محسن روح افزا – امير تفتي و فاضل جمشيدي . همچنين ساخت وبيش از صد برنامه 15 دقيقه اي به نام قول و غزل همراه اجرا با سه تار خود در راه شناخت و تجزيه و تحليل رديف موسيقي ايراني به دو روايت يکي آنچه خود در کتابهاي خويش نگاه داشته دوم روايت ميرزا عبدالله.

کیوان ساکت استاد موسیقی سنتی ایران، اولین شخصی بود که خدمات و تلاشهای استاد قنبری مهر، استاد بی بدیل سازسازی را درک کرد و کوشید تا شیوه استاد را در ساختن تار و سه تارهای جدید اشاعه دهد و در این راه توانسته است با تشویق سازندگان و توجیه آنها، این شیوه عملی را در اکثر شهرهای ایران رواج دهد.

همچنین ساکت کوشیده است تا نگرشی علمی تر به موسیقی و نوازندگی ایرانی داشته باشد و نیز در نواختن تار و ابداع تکنیکهای نو پس از استاد وزیری ابداعات و تغییراتی ایجاد کند که امروزه علاقمندان بسیاری یافته است.

وی در اغلب شهرهای ایران به دعوت انجمنها و سازمانها و افراد مختلف اجراهای بسیاری داشته که همواره با استقبال علاقمندان و فرهیختگان موسیقی روبرو بوده است.

ميلاد آقاجاني بازدید : 179 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)

نام : علی اکبر گلپایگانی

روز تولد : 10 بهمن 1312
محل تولد : محله تکیه زرگرها ی تهران
همسر : گلرخ گلرایلی
فرزندان : ساقی و ساغر گلپایگانی
خواهران و برادران : عباس ، حسن (مدرس آواز و استاد دانشگاه)، محمد (با نام هنری گلریز) که خواننده میباشند ، محمود (مهندس و مدرس آواز) ، و یک خواهر بنام مریم .
تیم های مورد علاقه : رئال مادرید – بارسلونا – بایرن مونیخ – منچستر
فوتبالیست مورد علاقه : پله – زیدان – گرد مولر – بکن باوئر
فوتبالیست های ایرانی : همایون بهزادی – علی پروین – مهدوی کیا – کریمی – کعبی
خواننده مورد علاقه : ادیب خوانساری
خوانندگان مورد علاقه نسل امروز : شجریان – افتخاری – اصفهانی – مرحوم ایرج بسطامی
فیلم ایرانی مورد علاقه : سوته دلان
بازیگران ایرانی مورد علاقه : فردین – بهروز وثوق – جمشید مشایخی – اکبر عبدی – هدیه تهرانی – نیکی کریمی – خسرو شکیبایی – پرویز پرستویی
کارگردان ایرانی مورد علاقه : تهمینه میلانی
تحصیلات : دیپلم و فارق التحصیل از دانشگاه نقشه برداری دانشگاه افسری و کارشناس بانک مسکن
یک بیت : به خدا قطع کند خصم اگر سر ز تنم به جهانی ندهم ذره خاک وطنم
-----------------------------------------------
اکبر گلپایگانی( مرد حنجره طلایی ) بدون کوچکترین تردید یا شک و شبهه ای برترین خواننده موسیقی اصیل ایرانی در طول تاریخ این سرزمین و در مدت قریب به یک صد سال از شکل گیری آن در قالب نوین به شمار می رود .
استاد گلپا مبدع و مروج شیوه جدیدی از تصنیف خوانی در قالب های اصیل به شمار می رود که در آن پیش از او هیچ خواننده دیگری تا آن اندازه در ژرفای ترکیبات الحان، ملودی ها، و سازها غور و تفحص نکرده بود . ایشان در تمام ادوار خوانندگی خود تنها حول و حوش 50 ترانه خوانده اند که الحق والانصاف اغلب در نوع خود بی بدیلند . وسواس خاص استاد در گزینش اشعار، سازها، و ملودی ها وجه فراق و تمایز ایشان از سایرین است .
با مطرح شدن نام اکبر گلپایگانی و اوج گیری این بزرگمرد آواز ایرانی، تقریبا همگی آوازخوانان معروف و مردمی کنار زده شدند و برای مردم و صاحبان فن و ذوق تنها چهار نام دیگر بازتابی سنگین و قابل اعتنا و قابل قیاس با گلپا داشتند : مرضیه، بنان، ایرج، و شجریان. این درست که استادانی چون محمودی خوانساری و قوامی و حتی عبدالوهاب شهیدی و نادر گلچین و سایرین نیز عرصه پهناوری از بی کرانه موسیقی ایرانی را تصرف کرده بودند، لیکن به واسطه امکانات محدودتر در ضبط صدا و ترانه، کم کاری، و دوری گزینی از هیاهوی عصر، و عوامل دیگر، نتوانستند پا به پای این چهار استاد گام بردارند . البته نام بانو دلکش نیز نمی تواند از اذهان زدوده شود ، اما ایشان در مبحث آواز دستگاهی همانند مرضیه کمتر وارد شده اند .
برای این بزرگمرد آواز ایرانی عمری مستدام و طولانی آرزومندیم و امیدواریم اکنون که گلو و حنجره مرمرین ایشان از قید ( غل و زنجیر و لاک و مهر و پلمپ بیست و پنج ساله ) آزاد شده ، بیست و پنج سال دیگر بخوانند و با به فراموشی سپردن آنچه در این مدت گذشت ، از زنگار غم و اندوه رهایی یافته و نسیم شور وشادی و امید را در قلب جوانان این سرزمین به وزیدن وا دارند ، جوانانی که به نسل کنونی تعلق دارند و تنها نامی از ایشان و استادان دیگر شنیده اند ...

:::::::::: سال شمار زندگی استاد اکبر گلپایگانی ::::::::::

● متولد دهم بهمن سال 1312 شمسی __ 1933 م ، در محله تکیه زرگرها ی تهران .
● خواندن اولین اذان برای سلامتی مادر در سال 1317 شمسی __ 1938 م ، که ایشان در همان سال مادر خود را از دست میدهند .
● ورود به دبستان فرهنگ در محله تکیه زرگرها در سال 1318 شمسی __ 1939 م ، که ایشان در همان سال قاری قرآن در کلاس درس بودند .
● آشنایی با محمود آقا خراز محل و قاری مساجد و ابراهیم گردن تعزیه خوان معروف و آغاز تعلیم ابتدایی موسیقی نزد آنها در سال 1319 شمسی __ 1940 م .
● آغاز تعلیم موسیقی نزد پدر ، حسین گلپایگانی ، به طور جدی و منظم در سال 1320 شمسی __ 1941 م .
● نقل مکان از محله تکیه زرگرها به خیابان آبشار و ثبت نام در کلاس چهارم ابتدایی در دبستان اقبال در خیابان آبشار و آشنایی با مرحوم (( جهانگیر ملک استاد تنبک )) ، در کلاس درس در سال 1321 شمسی __ 1942 م .
● ثبت نام در دبیرستان بدِر در سرچشمه و عضویت در تیم فوتبال باشگاه تهران جوان در رده سنی نوجوانان به مربیگری مرحوم حسین فکری در سال 1324 شمسی __ 1945 م .
● کسب عنوان قهرمانی تهران با تیم فوتبال نو جوانان باشگاه تهران جوان در سال 1325 شمسی __ 1946 م .
● اولین تجربه شرکت در یک گروه ارکستر کر به رهبری ایرج گلسرخی در سال 1326 شمسی __ 1947 م .
● اولین تجربه بازی در یک نمایش در سالن شیر و خورشید و ایفای نقش یک پسر شعر خوان به پیشنهاد شاپور قریب کارگردان سینما در سال 1326 شمسی __ 1947 م .
● ورود به مدرسه نظام و عضویت در انجمن موسیقی مدرسه نظام و آشنایی با حسین خواجه امیری ((استاد ایرج )) ، در سال 1327 شمسی __ 1948 م .
● آشنایی با مرحوم حسن یکرنگی از شاگردان اقبال السلطان و تعلیم آواز نزد او در سال 1328 شمسی __ 1949 م .
● آشنایی با دکتر ((نور علی خان برومند)) به کمک استاد ((علی تجویدی)) و آغاز تعلیم تحت نظر ایشان در سال 1330 شمسی __ 1951 م .
● آشنایی با اساتید برجسته موسیقی ایران و تعلیم آواز نزد استاد ((ابوالحسن صبا)) ، ((طاهر زاده)) ، ((ادیب خوانساری)) ، ((عبدالله خان دوامی)) ، (( حاج محمد آقا ایرانی مجرد)) و ((یوسف فروتن)) در سال 1331 شمسی __ 1952 م .
● ورود به دانشکده افسری در سال 1332 شمسی __ 1953 م .
● خواندن اولین آواز با ساز استاد ((دکتر نور علی خان برومند)) و ((استاد علی اصغر بهاری)) برای یونسکو ( در بیات اصفهان و سه گاه ) ، در سال 1335 شمسی __ 1956 م . که به صورت صفحه بزرگ ضبط شد . که این اثر در بازار پخش نشد .
● ورود به دانشکده نقشه برداری در سال 1336 شمسی __ 1957 م .
● دعوت به رادیو توسط ((مرحوم پیرنیا ))، سرپرست و مبتکر برنامه گلها در سال 1337 شمسی __ 1958 م .
● استخدام در سازمان برنامه در سال 1337 شمسی __ 1958 م .
● خواندن اولین آواز بدون ساز ، شعر حافظ ، ( در خرابات مغان نور خدا می بینم ) در اول فروردین ماه سال 1338 شمسی __ 1959 م . گلپا در این آواز به عنوان خواننده ناشناس و جوان معرفی شد .
● پخش اولین آواز با ساز از رادیو در برنامه گلها تحت عنوان ، مست مستم ساقیا دستم بگیر ، در مثنوی شور، با شعر بیژن ترقی و آهنگ ((مرتضی خان محجوبی)) و ((پرویز یاحقی)) در سوم فروردین ماه سال 1338 شمسی __ 1959 م . که این آواز از استقبال بی سابقه ای در میان عامه مردم برخوردار گشت.
● ضبط اولین صفحه توسط کمپانی ایران گرام در سال 1339 شمسی __ 1960 م .
● ضبط چهار صفحه توسط کمپانی ایران گرام و سفر به آمریکا به همراه استاد ((فرهنگ شریف نوازنده تار )) و مرحوم ویگن جهت اجرای کنسرت برای ایرانیان مقیم آن کشور در سال 1340 شمسی __ 1961 م .
● تدریس موسیقی ایرانیbuilding music در دانشگاه USLA ، به همراه استاد ((فرهنگ شریف)) به مدت سه ماه در سال 1340 شمسی __ 1961 م .
● اجرای کنسرت در لندن و هلند در سال 1340 شمسی __ 1961 م .
● ازدواج با خانم گلرخ گلرایلی در سال 1346 شمسی __ 1967 م . در سن 34 سالگی
● اجرای کنسرت در کویت همراه با فرهنگ شریف و مرحوم امیر ناصر افتتاح (نوازنده تنبک) در سال 1348 شمسی __ 1969 م .
● بازی در فیلم سینمایی مرد حنجره طلایی به عنوان هنر پیشه نقش اول به کارگردانی مرحوم میثاقیه در سال 1348 شمسی __ 1969 م .
● تولد اولین فرزند بنام ساقی در یازدهم اردیبهشت ماه سال 1349 شمسی __ 1970 م . که ایشان هم اکنون پزشک میباشند .
● اجرای کنسرت در لندن با استاد ((حبیب الله بدیعی نوازنده ویلون )) و همچنین بازی در نمایشنامه رادیویی آتشی بر دل ، در سال 1350 شمسی __ 1971 م .
● تولد دومین فرزند بنام ساغر در سوم فروردین ماه 1350 شمسی __ 1971 م . که ایشان هم اکنون دارای درجه دکترای بورس آمار و احتمالات میباشند .
● اجرای برنامه در رویال دایان لندن ، در سال 1352 شمسی __ 1973 م . که در این برنامه از هر کشور یک خوا ننده منتخب و یک موزیسین شرکت داشتند .
● اجرای کنسرت سراسری در آمریکا برای ایرانیان مقیم آن کشور با استاد فریدون حافظی ( نوازنده تار) ، در سال 1355 شمسی __ 1976 م .
● کنسرت در افغانستان و اجرای آواز دو صدایی با محمد ظاهر خواننده معروف افغانستان و همچنین اجرای کنسرت در پاکستان و هندوستان در سال 1355 شمسی __ 1976 م .
● ممنوعیت برای کار در رادیو و تلوزیون در سال 1358 شمسی __ 1979 م .
● اجرای کنسرت سراسری در آمریکا در سال 1371 شمسی __ 1992 م .
● اجرای کنسرت در چین و ژاپن در سال 1372 شمسی __ 1993 م .
● اجرای کنسرت در آمریکا در سال 1373 شمسی __ 1994 م .
● اجرای کنسرت در رویال فستیوال هال لندن در سال 1378 شمسی __ 1999 م .
● آغاز به کار مجدد و ارائه دو کاست تحت عناوین (مست عشق) و (عقیق) در سال 1382 و شکست رکورد تاریخی فروش نوار ، آن هم پس از 24 سال دوری ایشان از بازار موسیقی کشور ... که همانطور که در بالا گفتم به خاطر ممنوع الفعالیت کردن استاد بود .
● دوباره رکورد تاریخی برای مرد حنجره طلایی و عنوان (( پرفروشترین آلبوم بعد از انقلاب )) برای آلبوم (مست عشق) که در سال 1382 منتشر شده بود .




:::::::::: بیوگرافی اکبر گلپایگانی ::::::::::

سال 1312در تهران دیده به جهان گشود . تحت توجهات پدرش با اصول اول موسیقی تا حدودی آشنا شد ، تا این که گذرش به منزل (حسن یکرنگی) که مردی پاک طینت و دارای صدایی خوش بود می افتد او که به خوبی به گوشه ها و ردیفهای موسیقی ایرانی وارد بود گلپای جوان را مورد تشویق قرار می دهد . مدت زیادی از آمد و شد نمی گذارد که او یک شب با استاد ((نور علی برومند)) در آن منزل آشنا می شود ... استاد (( نور علی برومند)) از صدای او خیلی خو شش می آید و تصمیم به تعلیم وی می گیرد و حدود 8 سال و 9 ماه به طور مداوم وی را تحت تعلیم قرار میدهد. تا این که ((داوود پیر نیا)) مبتکر برنامه گلهای جاویدان برای شرکت در برنامه گلها از وی دعوت می کند ... اکبرجوان و با استعداد به زودى خواننده اصلى ارکستر گل ها و گل هاى جاویدان شد .... و شد گلپا . گلپا آواز را هم طورى خواند که ورد زبان ها شد و بعد از این دوره موفق به ترانه خوانى روى آورد و از آنجا که از ریشه محکمى برخوردار بود بسیارى از آثارش خیلى سریع مشهور شد .
گلپا از محضر استادانی نظیر : ((حاج آقا محمد ایرانی)) ، ((ادیب خوانساری)) و صفحات ((طاهر زاده)) بهره می گیرد ولی به هیچ وجه کوششی به عمل نمی آورد که از آنها تقلید نماید.
گلپا در سال 1956 میلادی ( 1334-35 ش ) به همراه ((علی اصغر بهاری استاد کمانچه)) و (( نورعلی برومند ردیف دان و استاد تار )) در سازمان بین المللی ((یونسکو)) دو تصنیف یکی در دسگاه سه گاه و دیگری در مایه اصفهان با اشعار سعدی و حافظ اجرا نمود و بدین ترتیب می توان گفت گلپایگانی و برومند و بهاری از پیشروان معرفی آواز و موسیقی ایرانی در سطح جهان هستند .
سال 1961 میلادی بنا به دعوت دانشکده "میوزیک بیلدینگ" یو.اس.ال.ا کالیفرنیا با استاد ((فرهنگ شریف)) و تونی که از استاد تار می باشد 18 جلسه تدریس کرد و اولین ایرانی است که در 21 نوامبر 1995 موفق به دریافت دکترای افتخاری در رشته آواز از دانشگاه کلمبیای آمریکا شده است.

چند سال پیش در منزل ((عبدالرزاق وحدت)) مراسمی برای بزرگداشت از استاد گلپایگانی برگزار شد . در این بزرگداشت خودمانی اساتیدی مثل ((فرهاد فخرالدینی)) و ((استاد جلیل شهناز)) و ((مرحوم استاد علی تجویدی)) و ((استاد اسدالله ملک)) و ((استاد محمد رضا شجریان)) و همچنین همایون خرم و میلاد کیایی و بیژن ترقی و فریدون حافظی و ..... حضور داشتند . این بزرگداشت به همت هنرمندان و به پاس قدردانی چند دهه فعالیت ارزشمند استاد گلپا در عرصه آواز ایران ترتیب داده شده بود .

:::: افتخارات و پاداش های کسب شده ::::

● اجرای آواز در سازمان یونسکو در سال 1335 ، به دعوت این سازمان و اولین خواننده ایرانی که در خارج از ایران کنسرت داشته است .
● اجرای بیشترین آواز در برنامه گلها . همچنین ایشان تنها خواننده ای است که در تمام سلسله برنامه گلها شرکت داشته است . ( 298 آواز بصورت رسمی و بیش از 700 آواز خصوصی و بزم)
● تدریس موسیقی ایرانی و آواز بنا به دعوت دانشکده میوزیک بیلدینگ دانشگاه USLA کالیفرنیا در سال 1340.
● اجرای برنامه در ( رویال دایان لندن ) در سال 1352 در این برنامه از هر کشور برترین خواننده ها برای اجرای برنامه اعزام شده بودند که از ایران نیز استاد گلپایگانی دعوت شده بودند .
● دریافت دکترای افتخاری هنر در رشته آواز از دانشگاه کلمبیای آمریکا (( استاد گلپا اولین ایرانی است که موفق به دریافت دکترای افتخاری هنر در زمینه موسیقی شده اند))
● استاد اکبر گلپایگانی از ( رویال فستیوال هال لندن ) نیز نشان صد سال هنر معاصر را دریافت کرده است .
● دریافت دکترای افتخاری اقتصاد و هنر از سازمان یونسکو در سال 1381.
● در 25 آذر سال 1383 نیز از طرف آکادمی نخبگان جوان دانشگاه تهران به سرپرستی پروفسور صحرائیان ، دکترای افتخاری را دریافت کرد . ((در ۲۵ آذر در دانشگاه تهران غوغایی بود . استاد هنگام دریافت دکترا با استقبالی حیرت انگیز دانشجویان مواجه شد . دانشجویان با فریادهای گلپا دوستت داریم علاقه خود را به آوازه خوان بزرگ کشور نشان میدادند ... ))
● دریافت دکترای افتخاری و اسکار هنر موسیقی در سال 1384 از دانشگاه بوداپست مجارستان ((همانطور که میدانید این مراسم یکی از بزرگترین مراسم موسیقی هست که در جهان برگزار میشه و در این مراسم غیر از استاد گلپا کسانی مثل ابراهیم تاتلیس و جیبسی کینگ و سلن دیون و ... شرکت می کنند. ))
● دریافت دکترای افتخاری و مدال هنر در سال 1384 از سازمان ملل متحد و نماینده این سازمان .
● قرار دادن آوای آواز استاد گلپایگانی در یک فیلم جهانی به نام " مده آ " ، ساخته کارگردان مشهور ایتالیایی " پازولینی" . استاد گلپا تنها خواننده ایرانی است که صدایش در یک فیلم جهانی گنجانده شده است . (( استاد گلپا بخاطر این آهنگ یک میلیون دلار از تهیه کننده این فیلم دریافت کرد ))
● انتخاب به عنوان محبوبترین خواننده سال 1382در بین تمام خوانندگان ایرانی داخل و خارج از کشور و انتخاب ترانه عشق پاک (من تو را آسان نیاوردم بدست) از ساخته های استاد جهانبخش پازوکی به عنوان برترین آهنگ سال . ( به نظر من که آهنگ عشق پاک در top ten کارهای استاد گلپایگانی قرار داره ) . خبر برگشت استاد گلپا بعد از 25 سال تیتر تمام روزنامه ها و مجلات ایران شد ... در مجله وزین "موسیقی قرن بیست و یکم" تیتر زدند ، (( حنجره طلایی برگشت و رکورد شکست )) _______________________________________
اکبر گلپایگانی ، مرد حنجره طلایی ، از سوی یونسکو به عنوان برترین خواننده و آوازه خوان کلاسیک جهان در 100 سال اخیر انتخاب شد . این جایزه با نظر خواهی از موسیقیدانان و خوانندگان کلاسیک برتر جهان و از طرف یونسکو به او تعلق گرفت و قرار است در 25 اسفند امسال مدال (( رساترین صدا )) را از ژاک شیراک ، رئیس جمهور فرانسه در حضور بزرگان موسیقی کلاسیک جهان در ساختمان سنای فرانسه دریافت کند .
_______________________________________

وی در سال گذشته نیز در مجارستان یک شیر طلایی به همراه دکترای افتخاری موسیقی از طرف آکادمی هنر بوداپست دریافت کرد . در این مراسم بزرگ بین المللی هر خواننده ای که دکترای موسیقی دریافت می کند میتواند 5 دقیقه ( مثل مراسم اسکار ) صحبت کند . استاد گلپا در این 5 دقیقه که به طور مستقیم از CNN پخش میشد درباره لزوم توجه بیشتر جهان به تخت جمشید صحبت کردند .
اکبر گلپایگانی که به تازگی از سفر فرانسه و ترکیه به ایران بازگشته است هم اکنون منتظر مجوز انتشار از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی برای انتشار کاست جدیدش است و مثل اینکه هنوز مجوز ندادند و این در حالی است که متاسفانه ما شاهد دادن مجوز به کاستهای بی هویت و بی نشانی هستیم که نه خواننده آن دارای صدای مناسبی است و نه شعر و آهنگ مناسبی دارند و با زور دستگاههای پیشرفته صدای خود را تغییر میدهند و از سازهای کامپیوتری و ... استفاده میکنند.
وی در پاییز امسال کنسرتی را در استرالیا و در شهرهای سیدنی و ملبورن برگزار خواهد کرد .

نکته : ......
● معین خواننده معروف ایرانی ساکن لس آنجلس مدتی را نزد استاد به یادگیری آواز پرداخته است .
● استاد شجریان در کتاب زندگی نامه خود و همچنین مصاحبه سال (شرمنده حافظه جواب نمیده) گفته است که الگو و مشوق من در موسیقی استاد گلپا است و من وقتی صدای استاد گلپایگانی را شنیدم واقعا عاشق موسیقی شدم ...
● استاد گلپا به دعوت از ابراهیم تاتلیس برای حضور در یک کنسرت مشترک در کشور ترکیه دعوت شده است . (( البته من زیاد از ابراهیم تاتلیس خوشم نمی آید ولی خب به هر حال غول صنعت موسیقی ترکیه به حساب می آید ))
● دو تن از نزدیک ترین دوستان استاد گلپا نیز ((مرحوم فردین)) و ((مرحوم تختی)) بودند .
● (( مرد حنجره طلایی علاقه خیلی زیادی به مایکل جکسون دارد و میگوید وقتی مایکل جکسون شروع به خواندن می کند من واقعا لذت می برم ))
● چندی پیش نیز روزنامه خبر ورزشی ( پرتیراژ ترین روزنامه ورزشی در ایران ) گفتگوی مفصلی را با استاد گلپایگانی انجام داد ( به نظر من خیلی جالب بود) .
● هم اکنون استاد گلپا یک هتل به نام شاهین در شهر اشتوتگارت آلمان دارد .
● هم اکنون محل زندگی استاد گلپا در فرمانیه است و بهترین تفریح اش نیز رفتن به پارک جمشیدیه برای ورزش همراه با همسرشان است .
------
نظرات تنی چند از بزرگان موسیقی ایران درباره گلپا :
استاد علی تجویدی:
ایجاد سبک و شیوه ای نوین در اجرای آوازهای اصیل ایرانی همراه با صدایی رسا و تحریرهایی بدیع و استادانه در قالب ردیفها و گوشه های آن توسط شما از چنان جذابیت و دلنشینی برخوردار بود که لاجرم بر گوش دلها نشسته و آواز ایرانی را که تا آن زمان عامه مردم کمتر بدان توجه می کردند مورد توجه و اقبال عمومی قرار داد. بنابراین لازم می دانم مراتب قدر شناسی و سپاس خود و دیگر هنرمندانی که همراه با شما در بوجود آوردن گلهای جاویدان و رنگارنگ شعر و موسیقی ما سعی داشته اند به حضورتان تقدیم و سعادت و نیکبختی شما را از خداوند آرزو مینمایم.
استاد جلیل شهناز :
آقای اکبر گلپایگانی از جمله هنرمندانی هستند که دوستش دارم و علاوه بر صدای کم نظیری که دارند زحمت زیادی در راه اعتلای آواز ایران کشیده است و به طور خلاصه می توانم بگویم گلپا هنرمندی واقف و وارد مانند آقایان بنان و قوامی و تاج اصفهانی و ادیب خوانساری صاحب سبک است.
استاد فضل الله توکل :
اکبر گلپا سلطان آواز ایران است.
استاد پرویز یاحقی:
گلپا هنرمندی صاحب سبک و مردمی و به خاطر صاحب سبک بودن گلپا بود که مردم بهترین لقبها مانند ((سلطان آواز ایران)) و ((مرد حنجره طلایی)) و ((گل سرسبد آواز ایران)) را به او دادند .
استاد منصور نریمان:
شهر خلوت است امشب گلپا می خواند.
استاد فرهنگ شریف:
صدای اکبر گلپا صدای جاویدانی است که همواره باقی خواهد ماند.
استاد بیژن ترقی(شاعر):
صدای گلپا بواقع تحولی عظیم و چشم گیر در سبک خوانندگی کشور ایجاد کرد. در ایامی که همه مردم اعم از پیر و جوان بیشتر به ترانه های رادیو دل بسته بودند و چندان توجهی به موسیقی آوازی نداشتند صدای گلپا با چنان استقبال و شور و حالی روبه رو شد که از هر خیابان و جلوی هر میدان و مغازه ای که رد میشدیم طنین صدای او عابرین را از حرکت باز میداشت . امید است قدر چنین هنرمندان بزرگی را بیشتر بدانیم که ارزش هر کشوری به بزرگان و هنرمندان آن کشور است.
همچنین خوانندگان بزرگی نیز مثل تیمور مصطفی اف (اذربایجان) ، حاج بابا (اذر بایجان) ، ابراهیم تاتلیس (ترکیه) ، ام کلثوم (مصر) ، شالاز ناوور (فرانسه) ، فرانک سیناترا ، سلن دیون ، خولیوو ایگلسیاس و ... از اکبر گلپایگانی به عنوان یکی از خوانندگان بزرگ موسیقی کلاسیک در دنیا نام برده اند و همچنین بزرگترین نوازنده گان و موسیقیدانهای کشور نیز مثل مرحوم علی تجویدی و جلیل شهناز ومرحوم اسدالله ملک و مرحوم حبیب الله بدیعی و پرویز یاحقی و فرهنگ شریف و منصور نریمان و انوشیروان روحانی و فضل الله توکل و .... یکصدا استاد گلپایگانی را به عنوان بهترین آوازه خوان تاریخ ایران می نامند .

((( کنسرت بزرگ تخت جمشید )))
حرف کنسرت بزرگ استاد گلپایگانی در تخت جمشید چندی هست که در محافل خبری سر زبانها افتاده است و استاد گلپا می خواهد بعد از 27 سال در وطنش کنسرت بگذارد . ولی خب اینطور که معلومه هنوز مجوز دریافت نکرده البته صحبت هایی با آقای حسین صفار هرندی شده و ایشان نیز قول مجوز را دادند ولی هنوز که خبری نیست ... ضمنا کلیه درآمد این کنسرت زیر نظر آکادمی نخبگان جوان و همچنین پرفسور صحرائیان به دانشجویانی که از عهده مخارج دانشگاه برنمی آیند اختصاص خواهد یافت . این کنسرت به احتمال ۹۰درصد در شیراز و در تخت جمشید برگزار خواهد شد و اینطور که قبلا گفته شده بود قراره به این کنسرت مجوزه 20000 نفری داده شود ولی خب فعلا که هیچ خبری از مجوز نیست .
**

همچنین تا چندی دیگر (( جایزه پیکاسو )) را به اکبر گلپایگانی تقدیم می کنند . در طول تاریخ فقط 9 نفر جایزه پیکاسو را دریافت کردند .

منبع:ياد گلپا

ميلاد آقاجاني بازدید : 137 یکشنبه 13 فروردین 1391 نظرات (0)

استاد عبادي در سال 1283 در تهران به دنيا امد پدر ايشان استاد ميرزا عبدالله بودند که رديف امروزي ما را جمع اوري کردند و به شاگردان اموزش دادند که اگر ميرزا عبدالله نبود موسيقي ما از بين رفته بود.استاد عبادي فرزند اخر ميرزا بود.ميرزا عبدالله در نواختن تار و سه تار استاد بودند ولي چيزهايي که روايت شده ايشان بهترين نوازنده سه تار دوره خود بودند و با سه تار انس بيشتري داشتند « استاد صبا روايت ميکردند وقتي براي اموزش منزل ايشان ميرفتم وايشان با ان قيافه دوست داشتني واخلاق مهربان و آن سيبيل هاي سفيد به من درس ميدادند.گاهي اوقات که دو زانو مينشستند وسه تار را بر ميداشتندوبراي خود ساز ميزدند بعد از مدتي سه تار ايشان را برميداشت وبه عالم ديگر ميبرد » و همين دلايل کافي است براي گرايش استاد عبادي به اين ساز عرفاني.ايشان از 7 سالگي مشق سه تار را نزد پدر شروع کردند و13 سال بيشتر نداشتند که ميرزا فوت کرد وايشان مشق سه تار را پيش خواهرانشان ملوک و مولود وبرادرشان جواد ادامه دادند(دليل اينکه اسمي از جواد عبادي برادر ابزرگتر استاد نميبينيم اينست که ايشان در اثر يک صانحه مجبور شدند سه تار زدن را کنار بگذارند) نکته جالب درباره ساز استاد اينست که با اينکه ايشان پسر ميرزا عبدالله بود نوازتندگي ايشان هيچ شباهتي به نوازنده هاي هم دوره خود که اکثرا شاگرد ميرزا عبدالله بودند ندارد و با نوازندگي قدما متفاوت است.ايشان در دوره اي که سه تار به خاطر حجم کم به خلوت افراد رفته بود و در غبار فراموشي فرو رفته بود اين ساز را در راديو معرفي کردند.ازشاخص هاي نواخته هاي قدما مضراب هاي پر و با واخوان وبعضا پرقدرت بود.استاد يک بار وقتي که از دوستانشان درباره نواخته هاي خود پرسيدند(در ان زمان امکان ضبط از راديو نبود و اجراها کاملا زنده بود)انها جواب مي دادند گاهي اوقات نت ها دقيق شنيده نميشود وتداخل دارند و حالت نا خوشايندي ايجاد ميکند(که به دليل ضعف دستگاه هاي صدابرداري در ان زمان ها بود) و اين همان چيزي بود که استاد را به فکر فرو برد تا چاره اي براي اين مسئله پيدا کند.و اينجا بود که استاد نوازندگي تک سيم را ابداع کردند که واقعا سه تار نوازي را تحول بخشيد.و ميبينيم که در نواخته هاي استاد عبادي تک سيم هاي بسيار زيبا و شفاف ودلنشين به کار ميرود که از اين ويژگي اکثر نوازنده هاي امروزي مانند استاد عليزاده و استاد مشکاتيان و استاد پير نياکان و استاد بهداد بابايي و استادکيوان ساکت و استاد شعاري و...به وفور استفاده ميکنند .

از ديگر شاخصه هاي ساز استاد بداهه نوازي هاي زيبا و ويبره هاي طولاني و گليساندو هاي به موقع و زيبا که به ساز استاد زيبايي هاي خاصي بخشيده.از ديگر ابتکارات استاد کوک هاي جديد بود.قبلا نوازنده ها معمولا از کوک هاي تار براي سه تار استفاده ميکردند ولي استاد عبادي اين رويه را تغيير داد و ثابت کرد بعضي از اين کوک ها مناسب سه تار نيستند و دو نوار به عنوان اموزش کوک سه تار منتشرکردند که در ان براي گامهاي مختلف و حتي گوشه هاي مختلف کوک معرفي کردند که واقعا براي همه شاگردان مفيد بود.

نکته جالب ديگر اينست که ايشان هميشه و کاملا تک سيم نميزدند و به موقع واخوان ميدادند و پر قدرت ميزدند و به موقع تک سيم ميزدند که کاملا در قطعات ضربي ايشان مانند ضربي سه گاه و چهارگاه و...مشهود است.نوازنده هاي زيادي بعد از استاد عبادي به شيوه ايشان رو اوردند ولي هيچ کدام به لطافت ساز استاد عبادي نشد و اين دليلي نداشت جز لطافت و مهرباني عجيب استاد عبادي.همه شاگردان ايشان از قلب رئوف استاد حکايت ميکنند يکي از شاگردان ميگفت: وقتي استاد عبادي نماز مي خواند و قنوت مي گرفت ، حالت روحاني خاصي داشت . اين حالت استاد چنان در من اثر كرد كه من پرسيدم و ايشان جواب دادند كه از خداوند مي خواهم به اهل هنر كمال و تكامل ببخشد. اينگونه بود که استاد سه تار را از خلوت بيرون اورد و معرفي کرد .

استاد پير نياکان ميگفتند به همين دليل است که ميبينيم اکثر نوازنده هاي هم دوره من که در زمان استاد عبادي شاگرد بودند و سازشان سه تار نبود سه تار را به عنوان ساز دوم خود انتخاب کردند و به ان گرايش پيدا کردند که مي توان به آقايان عليزاده و مشکاتيان و پيرنياکان و ... اشاره کرد استاد با بزرگاني همچون مرحوم استادظلي و مرحوم استاد بنان و مرحوم استاد قوامي و استاد شجريان و استاد پايور و استاد کسايي و مرحوم استاد تجويدي و... همکاري داشتند. ايشان در سال 1371 دارفاني را وداع گفتند.

منبع:عارف وقت

درباره ما
با سلام خدمت بازديد كنندگان گرامي. هدف من از طراحي اين وبلاگ كمك كردن به جامعه ي بزرگ موسيقي از اين طريق هستم. با تشكر ميلاد آقاجاني
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 37
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 16
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 40
  • بازدید ماه : 40
  • بازدید سال : 7,671
  • بازدید کلی : 72,617